آرشیف

2020-2-23

رفعت حسینی

ترهات در شعر پارسی

 

 

شعرپارسی را به غلط وازنادانی ،گرانسنگ ووالا میشمرند. ازدیدگاه من ، اگرازآغازتا امروز ، آفریده های شاعران پارسی سرای،دادگرانه والبته آگاهانه، بررسی گردد، اباطیل، اراجیف، جفنگها،سخنان بی اساس، لاطائلات، مزخرفات، یاوه ها وترهاتِ خیلی خیلی فراوان ،میتوان ، به بسیارسادگی وبی جستجوی دشوار ، دران سراغ نمود.

وباین ژاژ آفرینان ،شاعران،القاب استاد،حکیم وشیخ ومولانا وابوالمعانی وهمانندها داده شده است.

حافظ چنین جفنگ ومبتذلی ، درسجده کردن به شاه شجاع برای اندکی «بخشش» سروده است:

جبین وچهرهء حافظ خداجدامکناد

زخاک بارگهِ کبریای شاه شجاع

این گونه پای بوسی حاقظ که ملقب به «لسان الغیب» ازسوی ابلهان میباشد، ازکف پاپوش شاه شجاع‌ ،آیا،شایسته برای یک [شاعر] هست؟

این شاعر،آیا،بیانگردردها وکاستی های زندگی اجتماعی مردم میباشد؟

این چاکرمنشی حافظ،این گونه تقاضای غیرمستقیم بخشش ، با معنویت وروان فرودست وفرومایه ،باتقاضای کمکِ یک گداییگردرسرک ازیک آدم دارا، چی تفاوتی دارد؟

ولسان الغیب حافظ ،<پیرمغان >را که یک شرابخواره است مشعل راه زندگی خویش ساخته است.

تکرارمینمایم: آیا چنین فرومایه یی بجزاینکه شرابخوارگی نماید دراندیشهء بیدادگری ونابرابری دراجتماع خواهدبود؟

من کتابها وکتابها ،منتشرشده درایران ،درباره حافظ وپیرمغان خوانده ام.

واین شاه شجاعِ معبود بیچون وچرای حافظ ،چی تفاوتی داردبا ملا ربانی (استادشهید!) ونجیب وحفیظ امین ومجددی وعطامامدوکرزی؟…

.

انوری ابیوردی درستایش ودرپیش بوت امیرمرو چنین جبین میساید:

درگاه توبابِ اعظم ِ عدل است

مهدی شده نامزد به بّوابی (سرایدار)

زآسیبِ توازفلک فروریزند

انجم چو کبوتران مضرابی

شاعری به نام جوهری درپیش کفش یک سلطان(ومهم نیست کدام سلطان) این گونه

< قانس> میکند:

ز پي‌ آن‌ كه‌ مرا داشت‌ همه‌ حرمت‌ و حق‌

شصت‌ و سه‌ سال‌ مرا داشت‌ بر آخور سلطان‌

وظهیرشاعری میباشد که باچنین مزدوری ، وگداصفتی،شعرپارسی را رنگ ووزن <والا!> میدهد:

نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای

تابوسه بررکاب قزل ارسلان نهد

اکنون پرسشی دارم از دلدادگان! شعرپارسی :

درزمینه {{ دادگری وآگاهی وبرابری وآزادی }} چند بیت ،غزل ،رباعی، مخمس،مسدس،قطعه، قصیده ومثنوی درشعر گرانسنگ ووالای پارسی وجود دارد؟ دواوین شاعران (سرک وپچک)، مشهور وگمنام، داراونادارباندازهء گیاه درباغ است!…

من بپارسی وانگلیسی ،شعرگذشته وامروزدرلسانهای انگلیسی،روسی،فرانسوی وآلمانی راخوانده ام. شعر<ستایشی ومدحی وبرای گدایی گری> ندارند.