آرشیف

2014-12-14

محمد رضا احسان

ترا گلزار خواهيم كرد

با جد و جهد بي پايان ترا گلزار خواهيم كرد
تني واحد تشكيل يك  ساختار خواهيم كرد

درين راستا كه سازيم ترا آ زاد از غم ها
دوازده ماه سال را مسلسل كار خواهيم كرد

چو حاصل بيش گر ديگران را نداريم باك
ثمر خواهيم پس غرص اشجار خواهيم كرد

گوييم قربان جان  خويش و جهان خويش
اگر لازم گردد بارها اين كار خواهيم كرد

رو گردان دور از ما است گر يار هردم
چو جام مي داري ورا اسكار خواهيم كرد

دوصد زخمي به پيكر ز چنگ ما گريزان
رميده اسب وحشي را افسار خواهيم كرد

پر از نيرنگ و هرحيله گر شده اطراف
جهان خويش پاك جمله اشرارخواهيم كرد

طمع دارد دشمن يا آز از مايان چه دانيم
توجه كن كشف اين اسرار  خواهيم كر د

چو داده دشمنانت دردهاي بيش از حدي
تمام سفره و نان و ميش را زار خاهيم كرد

زريشه محو سازيم شيطان وجود خويش
همه با هم لواي حق برقرارخواهيم كرد

همه انسانيم و سرشت جمله گي يك چيز
باين ديدگاه انساني همه اصرار خواهيم كرد