آرشیف

2024-3-16

دوکتور صلاح الدین سعیدی

تراژیدی ما حل قومی وزبانی ندارد!

 

در دوبخش بخش / اول

به خدمت نظریه پردازی، مبنی برخدمت ګذاری و سازندګی که رئیس شورای هماهنګ کنندهٔ به نام و از نام هموطنان بدخشان و  بدخشانیان أخیراً به آن طی سفر خود به افغانستان تأکید و ارایه میدارند، سلسلهٔ  همین اوجګیری حل قومی و زبانی افغانستان است. این علم برداران نفرت قومی و زبانی را هیچکس نمایندهٔ یک قوم و زبان نه ساخته و نماینده ای کدام قوم وزبان هم نیستند! یکي از مبلغان این شرارت های قومی و ستمی در انتخابات پارلمانی زمان جمهوریت بیشتر از یک فیصد رأی مردم  بدخشان را  نیز حاصل کرده نتواستند!

أخیراً این کس به نام و از نام بدخشانیان عملاً و در واقع به رنګ ها و پوشش های طلایی پيجانده، به نسخه های خاینانه  تباه کن قومی وزبانی  مباحات به تشدید قومی سازی وحل قومی و سمتی در افغانستان دارند که ګویا این نظریات را مستند به جناب حامد کرزی در وقت حاکمیت ایشان مانند رئیس جهور افغانستان، مستند نیز پیش کش کرده أند! همچومنابع در مطابقت و هماهنګی تشویق کننده از منابع بیرونی  به صورت حسابی و با استفادهٔ استادانه از مجبوریتها و حکام ضعیف امپورت و وارد شدهٔ جمهوریت جزیه ګرفتند و دشمنان وحدت و أخوت اسلامی و افغانستان أخوت و اسلامی و افغانی را عملاً شکستن ویا برای شکستن آن کار کردند و به این حل قومی و زبانی رفتند و تحمیل نیز کردند. همچو افراد از هر فرصت با حیله های مختلف مردم افغانستان را به جان هم انداختند، تعصب و تصفیه های قومی در کشور کردند و به این نسخه ها خاینانه طبل نواختند و عده ای را رقصاندن و خود نیز رقصیدند و جیب هم پر کردند! سلسله مستند این نسخه های خاینانه منحط حل قومی و زبانی، جنایات و تجاوزات چنان زیاد است که مستند سازی آن زمان ګیز و در ایجاب وخت بیشتر را میکند. ( به یوتیوب مراجعه فرمایید!)

بعد از انقلاب اسلامی و سقوط حاکمیت  حزب دیموکراتیک خلق  افغانستان در افغانستان و تسلط نیرو های تا حدی زیاد مبلغین نفرت قومی و سمتی و … در کابل و سیاست کشور، دقیقاً همین سیاست فیصله شده در جبل السراج علناً روی دست ګرفته شد. (در یوتیوب مستند وجود دارد) که ګفته شد: « ما قبول کردیم که افغانستان حل حزبی نه، بلکی حل قومي دارد……».

در طول ادامهٔ جمهوریت به کتله های قومی وزبانی نیز فوند، فرصت و میدیا داده شد و منابع داده شد و احزاب سیاسی برنامه محور از پايین و بالا از نظر دور انداخته شدند و یا به صورت تهوع آور در خلاف اصول و قوانین مدرن جهان درین عرصه، چنان قوت داده شدند که تعداد زیاد مردم ما حال و قابل درک هم است که از حزب وحرکت سیاسی نفرت دارند!  بلی درین راه

انرژی تعداد زیاد از نیرو های سیاسی کشور عوض تمرکز به ایجاد کتله های همفکر برنامه محور به جیب و قوم محوری رفتند و سازندګی وسیستم سازی جای خود را به افتضاح و شرارت داد و حتی تا جایکه جناب رئیس جمهور وقت علناً ګفت: من از حزب و سازمان نفرت دارم…. دزدی وتخلف کنید خو در افغانستان مصرف کنید، ۱۴۰۰ بادیګارد و مصارف به یک شخص از بودیجهء دولتیو ۶۲۶ میلیون دالر از جیب ملت به خاطر بی کفایتی و جوال بیګری در جنایت شان به تاوان کابل بانک و این سلسله طویل و عریض است.  بلی درین سلسله اولویت های ملی، غمخوری جهت جلوګیری از فرار مغزی و جلوګیری از تباهی کلی نظامی و سیستم که اینک بار سوم اردوی افغانستان را کباړ کردند، چشم به بهتر شدن روابط به حاکمیت شهباز شریف و نواز شریف و زرداری و عمران خان و آخوندی  دوخته أند و حاکمیت خود را از مسکو و آمریکا میخواهند! در هر أعلامیه و صدای شان تلاش رسیدن به قدرت سیاسی و اتکاء به منابع اجنبی به صورت صریح مستند وجود دارد. نمی دانم چقدر عمر خواهند کرد و چه وقت از شرارت دست خواهند کشید. فرصت های طلایی غیر قابل تکرار کشور را به هدر دادندو هنوز هم دست بردار نیستند و حتی با چشم سفید به قدرت سیاسی بارګشتن میخواهند! به یاد داشته باشید که صفحهء شما ګذشت!!!

شرم آور، خجالت آور، بیسوادی سیاسی و خاینانهٔ  بیش ازین چه خواهد بود که این سیاسیون چشم أمید به کسی ببندند و در موارد بسته اند که ازبین بردن اردوی افغانستان را از افتخارات و دست آوردهای بزرګ سیاسی خود علناً اعلام داشتند ( باند نواز شریف و نواز و عمران و زرداری در پاکستان و آخوندان ایران و یا … ملت را و الله تعالی برا فراموش کرده أند!).  عمران خان قبل از سقوط جمهوریت با لغزش سیاسی طی ملاقات رسمی و علني با داکتر عبدالله عبدالله ایشان را تصور کاذب دادند که در آینده افغانستان شما و وطالبان شریک خواهند بود و اعلان کردند و ګفتند که: انتقال حاکمیت خو در افغانستان صورت میګیرد أما ایشان تلاش خواهند کرد که این انتقال مسالمت آمیز باشد…» انتقال سیاسی و نظامی از کی به کی و کدام توافق. مګر عمران خان و جنرالان پاکستانی خبر داشتند که  امریکا و نظامیان پاکستان اولاً  ۲۰۲۱ در دوحه به نام توافقات صلح به توافع رسیده أند که جمهوریت افغانستان ختم است!؟  چرا جناب خنجانی هشت ماه قبل ګفت که دیګر نیرو های مربوط سمت ما از جمهوریت تحت زعامت دکتر غنی دفاع نمی کردند. مګر این نتیجه تصور کاذب پاکستان بود که به این زعامت سیاسی ټیکه دار شمال کشور داده بود؟…

 

بلی اشاعه و باز کردن کثافات تأریخ جرم و جنایاتیکه حکام قبلی برای به قدرت رسیدن و بقای قدرت خود از تمام وسایل قومی، زبانی، مذهبی استفادهٔ سوء کرده أند، هیچ مشکل را نه تنها که حل کرده نمی تواند، بلکی آنرا خطرناک و چاقتر هم میسازد و ساخته هم هست!

متمرکز شدن به این که شاهان و حکام دیروز برای سلطه و ادامهٔ سلطهٔ خود ازین وسایل کثیف و حتی در موارد جنایتکارانه استفاده کرده بودند و بکار بردند، مستند است!

بلی ګذشته را نمی توان پاک کرد و یا تغیر داد، ګذشته برای آینده و عدم تکرار تخلف ګذشته است و این یک از تفاوت های سایر حیوانات با انسانها است!  شهامت اعتراف و باقی ماندن در ګذشته و تکرار آن شایسته و مناسب  و بخشودنی نیست!

این سیاست نتایج فشارهای بزرګ قتل و کشتار های بزرګ در افغانستان مرکزی در وقت امیر عبدالرحمن خان و موفق شدن کتلهٔ بزرګ این مظلومان و فرار به مشهد ایران  و کویتهٔ پاکستان و در خدمت قرار ګرفتن این منابع در دست استخبارات اجانب، ګوشهٔ بزرګ قابل تمرکز برای محققین و محللین سیاسی حق بین به شمار میروند تا بخش از علل و راههای بیرون رفت سقوط بیشتردرین لجنزار را برای ذهنیت سازی بهتر  و کار بیشترو نه رفتن  به عین خطاء ها و جنایات وجیبه ورسالت است! باید بی دریغ افشاء

ګری وتنویر کرد. مزدور و فروخته شده را فروخته شده،  و معذور را دست دوستی پیشکش و متوجه ساخت!

این سیاستهای و تحمیل حل قومی و زبانی در افغانستان و برملت افغان  به قوت و مکاری های خاص با ابعاد کشندهٔ آن بر ما  تحمیل و روی دست ګرفته شده، عملی شد و تا امروز دوام دارند!

بلی عدهٔ از ما بدون درک عمق این سیاست های کشنده به صورت مسقیم و یا غیر مستقیم  به آن سفارش داریم  و درآن به اصطلاح راه حل و عدالت میبینند! نیرو های ستمی وآنرا در چوکات فدرالی ویا نظام غیر متمرکز و تصفیه های قومی و کوچ های اجباری به تعقیب آن، بدون مشخص ساختن حدود و ثغور آن به اساس مصلحت، امروز مطرح دارند و قرار علایم زورمندان جهانی را قرار  تا حدی با آسان سازی حل مشکل  قناعت داده أند! تیزس دوکتورای نطاق اردوی پاکستان درین سلسله قدم روشن منابع افغان دشمن و افغانستان دشمن أند. این به نحوی همان نوع تقسیم هند به هند و پاکستان و عملاً در نظر دارند و عدهٔ از ما بدون درک ابعاد جنایتکارانهٔ آن را طوطی وار آنرا قلقله نیز میدارند. افغانستان کشور مشترک ماست و در وقت مناسب، بادرک اولویت و به وصورت قانونمند همهء ملت با تحلیل وضع حاکمیت قانون و زمان و موقعیت جعرافیایی هر نوع نظام برای افغانستان مطرح شده میتواند، ولی اولویت امروز ما این نیست. و ها موضع متشدد در مورد متعصبین قومی و زبانی و باداران بیرونی شان و کار تنویری وسیع درین راستا وجیبه و رسالت مشترک همه افغانان و ملی ګرایان است.

ختم قسمت اول

 

تراژیدی ما حل قومی و زبانی ندارد!

قسمت دوم ویاپایانی – ۱۴/۰۳/۲۰۲۴

منابع افغان دشمن و هویت دشمن از تبار ایران سیاسی امروز و پاکستان امروز و بخش از منابع ستمی آسیای میانهٔ شوروی سابق نیز درین راستا از شخصیت های!؟ راست و چپ دیروز،  حرکت های پر مصرف و میدیایی بزرګ در جهان و از جمله در انګلستان – لندن روی دست دارند. این منابع افغانستان دشمن و افغان دشمن در پهلوی تحریفات و زدودن زبان و کلچر افغانی، علناً در نشست های بزرګ و پر مصرف خود در جهان و لندن سفارش های علنی دارند که میګویند: باید تمام امکانات را به خرچ داد تا حس مالکیت مردمان این خطه از ایشان ګرفته شود و به هرچه درین خطه ارزش و معنوی است به ایران جعلی امروز سیاسی، آسیای  میانه و پاکستان جعلی امروز منسوب ساخته شود…. درین راستا در مورد این همه شرارتها چنان مستندات با ابعاد و تنوع مستندات زیاد وجود دارند که پرداختن مشخص و برای هر تأکید مستندات ارایه کردن که وجود دارند، واقعاً از حوصلهٔ این نوشته بالا است!

سرحدات افغانستان را در قرن سوم  و چهارم میلادی پاکستان خواندن ازین زهر پراګنی متعدد أند که خوانده أند سبب تأثر و خفقان جدی شده میتواند و است. در مورد دیورند لاین برنامه های میدیایی دارند که خط غلط، املاء غلط ، انشاء غلط ولی با دیده درایی به آن علناً میپردازند. هر محمکهء بین المللی دایر شود ما آمادهء اثبات تأکیدات خویش هستیم. عوض بخش های خاینانه به پاکستان به تدویر محکمهء جهانی درین راستا دعوت و پیشنهاد بدهید تا سیاه از سفید معلوم شود!

(  مانند یک نمونه از خروار  – مراجعه شود به عنوان: معرفی غزنی در نوشتهٔ داکتر حمیدالله مفید.)

در سیاست ایکه جناب رئيس جمهور کرزی و در مجموع در نیم قرن ګذشته و در زمان سلطنت و حاکمیت ایشان در جمهوریت داشتند، قبل از همه با نبود قوانین مدرن نظام سرمایه داری مدرن، باید ګفت که: ضربهٔ کشندهٔ ای به نام جمهوریت و دیموکراسی، اقتصاد بازار آزاد و عدم وجود قوانین خوب و عدم وجود حاکمیت قانون بود. درین عصر حاکمیت سفارتخانه های خارجی و مجریان ظاهری داخلی یکي از کار های تباه کن در افغانستان همین سیاستهای فرصت دهنده و تشویق کننده قومی و زبانی و تقسیم حاکمیت به اساس آن بود که این  سیاست در منافات به  وحدت الهی و ضد اخوت اسلامی و ضد ملت افغان هنوز هم ادامه دارد و در موارد قوت داده نیز میشود! مفکوره های ایجاد حاکمیتهای مذهبی و قومی در چترال و بدخشان …. و اولاً ایجاد فدرال درین میان بخش از برنامه های شومی أند که  به انواع مختلف روی دست ګرفته شده و برای تحقق آن کار میکنند!

افغانستان حل قومی و زبانی ندارد و اصل شهروندی، یک شخص، یعنې یک شهروند  یک رأی، مشروعیت متداول حاکمیت و قوانین خوب و حاکمیت قوانین خوب یګانهٔ وسیلهٔ ممکن است که بشریت در عالم اسباب با تمام کم و کاستی های خود درین موارد نیز دارد! میدانیم که افغانستان جامعهء بیشرفت و کار درن عرصه کار کدام جادوګرو کافی چند کتاب اکسفورد هم نیست. همهء این کم و کاستی ها و عواقب بد، جانبی و ناګوار آن  آنرا با قوانین مدرن امروز  و با مشروعیت متداول  سیاسی  میتوان ( ان شاء الله تعالی) حل کرد و یا درد های آنرا به  حد اقل رسانید. این یک پروسه است، از جای باید آغاز و هیچ افغان و شهروند بنا بر خط کشی های ما از آن خارج ساخته شود. ما موضع و موقف خود را در مورد توانایی ها، کرده ګی ها و عدم کار کردګی های دیګران داریم، ولی تصمیم و اراده باید به سیستم سازی به ملت افغان برګردانیده شود و آنهایکه فرصت های طلایی مردم افغانستان را به هدر داده اند نباید با معاملات استخباراتی و خاینانه باز بر ملت افغان تحمیل شوند. جامعهء جهانی اګر به ملت افغانستان  قصد رحم دارد ویا نه، بر خود و مالیه دهندګان خود رحم کنند و عوض تمرکز بر آغا بلی، نوکر و چاکر و خوب انګلیسی تکلم کنند، بر ساختار کار و زمینه سازی کند که درآن سخن مرکزی به ملت افغان برګردانیده شود.

مفاد مردم افغانستان مقاطعه و دشمنی با جهان نیست. افغانستان با ترکیب اتنیکی و جغرافیایی خود باید پل وصل جهان و منطقه شود و این ممکن است. مردم افغانستان چنین ظرفیت ها و توانایی ها را دارند و جامعهء جهانی باید حد خویش را بشناسد. بلی مدافعان منافع ملی، محور ملی و دهها صف و حرکت ملی سیاسی و خیر أندیش چنین توانایی وکدر های خوب افغانی را دارد که زمینه ساز ساختار سازی بارګشت حاکمیت در افغانستان به سیستم و ملت افغان  – یک شهروند یک رأی و حاکمیت قوانین مشروع و متواول همزمان به عصر امروز در روشنی هدایات دین مقدس اسلام و ارادهء ملت مسلمان و مجاهد افغانستان شود. و من الله التوفیق

دوکتور صلاح الدین سعیدی

۱۲/۰۳/۲۰۲۴

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸

پایان