آرشیف

2015-1-25

عبدالستار سروش

تحليل از دوره غوريــــان در افغانستان

 
غوری هاابتدادرسرزمین کوهستانی وصعب العبورزیست داشتندوهرگز تصور نمیکردندکه روزی بایک امپراطوری بزرگ درسرزمین شمال غربی هندو افغانستان کنونی حکومت کنند.اماتوسعه طلبی غزنویان آنان رابادنیای خارج ازغورمرتبط ساخت چنانکه ناخواسته بامسائل سیاسی نظامی منطقه پیرامون خوددرگیر شدند ورفته رفته به نقش فعال وموثرخوددرتحولات سیاسی ونظامی منطقه پی بردندآنان درانتظارروزی بود ندکه بتوانندباتکیه برتوانائی واستعداد خود از تابعیت بیگانگان رهایی یابندواین فرصت باضعف وسقوط غزنویان ودرپی آن بافروپاشی حکومت سلجوقیان در خراسان به دست آمد .
طولی نکشیدکه آنان از مقام امیرناحیه ای به سلطنت وامپراتوری ارتقاءیافته وبه یکی از حکومت های بزرگ منطقه تبدیل شدند وباخوارزمشاهیان که بربخش وسیعی ازجهان اسلام حکومت می کردنددم برابری وحتی تفوق زدند.شاهان غوراين نامداران زمان در علم ومعرفت وتربيت مردم به روحيهاسلامی علاقه خاص وبی نظیرداشتند درترویج علوم مختلف ازقبیل تفسیر،حدیث،فقه،ریاضی،کلاام، قرائت، تاریخ،حکمت،فلسفه،نجوم طبیعت وادبیات بذل مساعی می کردند،علما متبحر دانشمندان قوی شعراء ونویسنده گان زبر دست راجمع می نمودندازوجودنقدی دولتي وجايدادهاي وقفي بعنوان معاش وتشويق وترغيب مورد نوازش شاهانه قرارمي دادندازمقام علمي شان كه درخورشأن هرصنف مي بود قدرداني بعمل مي آمد تا هرچه بيشتر وموثرتردرخدمت جامعه قرار بگيرند. سلاطين غور اين شيفته گان علم وهنر بزرگ مردان بي مثال تاريخ افتخار آفرينان زمان پيروان وحاميان دين مقدس اسلام هرجائي را كه به نصرت خداوند جهان فتح وتصرف مي نمودند نخست ازهمه درآن جا مساجد،مدارس،‌خانقاها وكتابخانه هاراتاسيس مي نمودند حمدالله مستوفي مورخ شهيرميگويددرعهدسلاطين غور بيشترين مساجد ، خانقا ها ومراكز تعليمي درهرات بود.
درپهلوي همه خوبي ها بعضي سلاطين غور ويژه گي هاي خاص داشتند مثلاً‌ سلطان علاوالدين وسلطان عزالدين كه خود شان شاعر اديب بودند علما واهل فن را زياد دوست ميداشتند ،‌ ملك عباس برادرزاده ابوعلي منجم زبر دست بود ازرصد خانه بزرگ غور كه خود شان ايجاد كرده بودند استفاده مي نمود ، ماه ملك همشيره سلطان غياث الدين عالم وحافظ قرآنكريم بوده وقاضي منهاج سراج رااز طفوليت پرورش داده است قاضي منهاج سراج ميگويد من يك سلسله مسايل غوري ها را از زبان وگويشهاي او نوشته ام كه معلومات وسيعي از مسائل داشت.درزمان سلطه غزنویان وخوارزمشاهیان فرهنگ غوری هارنگ ورونق دیگرگرفت یعنی ازهمان شکل بومی واساسی خودتا اندازه تغییرکردوتاثرات فرهنگ غزنویان درآن دیده می شددرقسمت رسو مات دینی غوری هاهم ادامه دهنده  احکام اسلامی وآنچه خود شان قبول داشتندبالای مردم نیزمی قبولاندند.درزمان غوری ها سرزمین که از خراسان تا هند یعنی آنچه که مربوط قلمروشان بودیکسان ازنظام تعلیم وتربیه ومراکزتعلیمی بر خورداربودند غوری ها هرجای را که فتح می کردند درابتدا در ترویج فرهنگ اسلامی  می پرداختند وتلاش شان درآن بودکه سطح سوادوآگاهی مردم از اسلام و نظام حکومتی ارتقاءپیداکند.
هدف ازتحقیق روی این موضوع آشکارساختندداشته هاودست آوردهای فرهنگی امپراتو ری غوریان ودیگراینکه درتاریخ افغانستان چه به ارمغان آورده اندآیا یک دوره ای عروج فرهنکی درتاریخ یابرعکس آن داشتندنکته دیگردفاع ازحقانیت فرهنگ پروری این دوره روش های که درجمع آوری این پایان نامه مورداستفاده قرارگرفته روش مطالعه ،پرسش نامه ،مصاحبه که با توجه به معیار های که در یک تحقیقی علمی لازم بوده بصورت کامل وهمه جانبه رعایت شده است.