آرشیف

2014-12-26

استاد محمود بی پروا

تحفۀ الهی به مردم غور

 
 
شب شنبه  12 ماه فبروری 2011 خداوند توانا ودادگر تحفه ایرا بمردم ولایت غور اعطا کرد که نامش برف بود.  بخاطرم گذشت تا اندازه وارزش این سوغات خدارا طور تخمینی اندازه گیری کنم . فکر زیاد کردم که چطور این کاررا بکنم .برف باری که  از ساعت 6:10 بجه شام آغاز یافت نمیدانم چه وقت توقف نمود ولی  صبح بعد که از خواب بلند شدم بعد از ادای نماز ضخامت برف را اندازه نمودم 12 سانتی متر برف باریده بود.
از ده روز پیش متوجه می شدم که ابرها از جانب غرب با بسیار تیزی بسوی شرق میدویدند مثل اینکه گیاهان درافغانستان از دست ستم انسانهایش پا بفرار می نهند ویا اینکه مردم از یک انتحاری میگریزند . فکر میکردم که شاید بجان ابرها در آسمان نیز انتحاری پیدا شده باشد. انسان ناسپاس وستم پیشه درهمه چیز ازدیدگاه سروکار داشتن نگاه میکند چونکه سروکار ما با انتحاروویرانی وکشتن وامثال اینها است.
ابرها روز بروز انبوه تر شده میرفتند وآسمان را غلیظ تر از پیش می پوشیدند ولی باران ویا برفی دردنبال نداشتند . می شنیدیم که درهرات بارندگی شده ، درکابل برف باریده، در غزنی برف وباران ودربامیان طوفان برف سرازیر گردیده است ولی درغور فقط ابرها درپیشاپیش بادها میرقصیدند وبس. بعضی از مردم میگفتند که همچون اجداد خود بیائید تا خیرات کنیم واز خداوند بخواهیم تا بما باران وبرف ارزانی فرماید ولی برخی ها میگفتند که چکار میکنیم ! هیچ نبارد ، جامعه جهانی حقوق مارا میرساند، بکلی نبارد. یک تعداد میگفتند که خدا خودش بهتر میداند ، هر طور که بخواهد همان میشود.
باری یادم آمد که درسورة الروم آیة 48 خوانده بودم: اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاء كَيْفَ يَشَاء وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿48﴾  ( ترجمه: خدا همان كسى است كه بادها را مى‏فرستد و ابرى برمى‏انگيزد و آن را در آسمان هر گونه بخواهد مى‏گستراند و انبوهش مى‏سازد پس مى‏بينى باران از لابلاى آن بيرون مى‏آيد و چون آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد رساند بناگاه آنان خوشحال می شوند (48)).
روز جمعه گذشت وصبح شنبه همچنان مثل روزهای گذشته عاری از بارندگی بود اما ابرها بهمان سان پیشروی بادها دررقص بودند. شام شنبه نماز شام را خوانده از مسجد برآمدیم.  دیدیم که آسمان باابرغلیظی مکمل پوشیده شده ودارد هی برف به باریدن شروع مینماید. دراینوقت آسمان وابرش مارا خوش ساختند وتاساعت 10:30 شب از پائین آمدن دانه های برف خوشی میکردیم. صبح یکشنبه که از خواب بلند شدم ، برف جالبی درنظرم دیده شد. 12 سانتی متر برف ترو تازه وآبدار.
اینرامن و همفکرانم یگانه نعمت بزرگ الهی دانستیم وباارزش تر از ملیاردها دالر امریکائی. گرچه اعطای پروردگار نزد بندگان ناسپاسش بی ارزش میباشد ولی از دیدگاه ما بیرون از حساب واندازه چونکه بیقین کامل همین اعطاهای کردگار اند که مارا زنده دارند وتوانمند.
بیائید قدری روی آن دقت کنیم :
برف باری شب شنبه بالای تمام ساحات غور بود. راپورهای واصله میرساند که درولسوالی لعل 60 سانتیمتر،دردولتیار 30سانتیمتر، در دولینه 40 سانتیمترودر دیگر ولسوالی ها چیزی کمترازاین برف باریده بود. البته دربالای کوه ها وارتفاعات بلند مثل گذشته بیشتر باریده بود که شاید مقدارش دوتا سه چند تحت مرکز یعنی چغچران بوده باشد.
بخاطر دریافت تخمینی مقدار آب نازل شده  من برف ساحه یک سانتی متر مربع را ذوب واندازه گیری نمودم  که مقدار 20 ملی متر آب با خود داشت. چون ضخامت برف 12 سانتیمتر بود بناء                      :           1 cm x 1cm x 12cm = 12cm3 وحال اگر مقدار آب نصیب شده در یک متر مربع  را محاسبه نمائیم
می یابیم که :           100 cm x 100 cm  = 10000 cm2 x 20 mm= 200,000 mm
وچون درهر سانتی مترمربع یا 12 سانتی متر مکعب مقدار 20 ملی مترآب  موجود بود لذا دریک متر مربع 200,000 ملی متر آب نازل شد که اگر آنرا به لیتر محاسبه کنیم می یابیم که در یک  متر مربع در این شب از جانب خداوند توانا 200 لیتر آب  بما درچغچران ارزانی گردید. از طرف دیگر ازینکه برف درتمام ساحات ولایت غور باریده بود، طور اوسط  ضخامت طبقه برف 24 ساتی متر قیاس گردیدکه براساس آن محاسبه طور ذیل صورت گرفت:
 
24cm3 x 20 mm / 12cm3 = 40 mm x 1m2(100 cm x100 cm) = 400,000 mm / 1000 mm = 400 liters.
بناء دریافتم که در همین شب پروردگار توانا بهر متر مربع ساحه غور400 لیتر آب از آسما ن ارزانی فرمود وچون این برف درتمام ولایت غور یعنی  ساحه 38666 کیلومتر مربع بود پس مقدار مجموعی آب نازل شده برابر بود به:38666 km2 x 10000m2 x 400 liters = 154664 x106 liters             ازاینجاواضح میگردد  که ازاثر یک مرتبه باریدن برف چقدر یک رقم بالا بدست آمده است. ازروی این به ثبوت میرسد که اعطای پروردگار به بندگان ناسپاس وستم پیشه اش بیرون از قیاس واندازه میباشد.
این مقدار آب درکجا میشود؟:  جواب واضح است . به زمین های کشورهای همسایه ایران وترکمنستان زیرا ما مردم غور دوست وغمخواری نداریم که سد راه این آبها شده وبااحداث بند های آبگردان وتولید انرژی نگذارد که از مرز ولایت ما برآید ونیز خود ما بحق خود ستم پیشگی را روا میداریم که شرح آن قرار ذیل خواهد بود:
آب که یک ماده سیال است، دایم درحرکت میباشد تا سطح ارتفاع خودرا ثابت نگاه کند بدینمعنی که آب همیشه از بالا رو به پائین در حرکت است وتازمانیکه به ارتفاع سطح اولیه خود که ازآنجا حرکت راآغاز کرده است، نرسد توقف نمیکند. آب در مسیر حرکت خود به سه جهت فشار می آورد: فشار عمودی که میخواهد عمودآ درمرکز ثقل زمین وارد کند، فشار جانبی که درهردو طرف مسیر حرکت خود وارد می آورد وفشار افقی که موازی بروی سطح افق زمین وارد میکند. حال اگر هرقدر جلو فشار افقی آب گرفته شود، فشار عمودی وجانبی اش زیادتر میگردد. درحالیکه اگر هرقدر سطح افقی زمین نشیب زیادتر داشته باشد بهمان میزان از قشار عمودی آب کاسته شده وآب با قوه وفشار زیاد در روی سطح میلان زمین میدود ودرنتیجه فشار جانبی را نیز افزوده میسازد. چون ولایت غور کوهستانی واراضی پرنشیب دارد، این وضعیت زمین باعث میگردد تا آب های سرازیر شده  مقادر زیاد خاک رابا خود کنده وشستشو نمایند.روی این علت همه ساله به پیمانه زیادی خاک روی زمین ازاستفاده ما خارج میشود ودرنتیجه بالای اراضی زراعتی وچراگاه ها خسارات زیادی  وارد میگردد.
 
اما قانون خداوند در این ارتباط چگونه میباشد؟
خداوند لایزال برروی زمین گیاهان را حاکم گردانیده است تا درسطوح مختلف ومتفاوت زمین برویند، ریشه های خودرا درزمین بگسترانند وبداخل خاک عمیقا نفوذ کنند تا جلو فشار افقی آب را سد گردیده بدینترتیب آب را مجبور سازند تا فشارعمودی خودرا زیاد ساخته ودرزمین فرو رود که با جمع گردیدن در زیر زمین بشکل چشمه ها از آن بیرون آید آنهم به یک حرکت یکنواخت ومنظم تا طور دوامدار مورد استفاده جانوران وگیاهان قرار گیرد. ولی انسان های ستم پیشه مثل ما افغانها گیاهان را از ریشه وبنیاد بر میکنند وزمینه را مساعد میسازند تا حرکت وفشار افقی آب را بلند برده در نتیجه خاک خودرا نابود سازند که با اینکار تیشه جوروجفا را خود در پای خویش میزنند واسباب فقر وفاقه را خود سبب میشوند. لذا دو عامل عمده یکی نداشتن دوست وغمخوار ودیگری ستم پیشگی خود ما ، سبب این همه فقر و بدبختی ما میشود. تحقیقاتی که انجام داده شده است ، درغور فقط 20 فیصد روی زمین را گیاهان پوشیده دارند که قادراند صرف 20 فیصد جلو حرکت آب را بگیرند وآنرا درداخل زمین رهنمون شوند. ااگر قابلیت نقوذ پذیری خاک 20 فیصد دیگررا تشکیل دهد، متباقی 60 فیصد آب دیگر با همان فشار بلند افقی  بیکدم از مرزهای غورخارج وداخل ولایات بادغیس، فراه وهرات وبعد بسوی ایران وترکمنستان تاخته وسرمایۀ مارا که خاک باشد نیز با خود در آن دیارها می برند. همانست که دارائی ما به آنها نصیب گردیده وبدبختی وفقر بما.
 کی باشد روزی که مردم غور ما این مطالب را بدانند واز ارباب سالاری دست بردار شده متوجه خاک وآب وگیاهان خود شوند تا از این طریق به سرمایۀ خودها افزوده واز فقر بکاهند . یاهو.
 
محمود بی پروا
چغچران
دلو 1389 برابر با فبروری 2011.