آرشیف

2014-11-17

عزیزه عنایت

تجلیل ازهشتصد وپنجمین سالروزتولد حضرت مولانا !

بتاریخ 14 می 2011 میلادی  حلقهء بیدل خوانان وشاگردان مرحوم جناب عبدالحمید اسیــر ( قندی آغا) باتجلیل ازهشتصدو پنجمین سالروز تولد حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی عارف و فیلسوف بزرگ محفلی را درشهر( ایسل مودن ) کشور هالند برگذار نموده بودنــد که در این محفل شخصیت فرهنگی وطن محبوب مان  جناب محمد اسحق نگارگر,شاعـرا ن فرهنگیان و اخلاص مندان حضرت  مولانا اشتراک کرده بودندکه محفل ازساعت 6 عصــر بعد از تلاوت کلام الله مجید توسط محترمه( نجوارحمیی) باگوینده گی ای محترم عبدالوهـاب فایز شاعر,آغازگردید که در ابتدا بعداز قرائت غزل های حضرت مولانا توسط محترم فایــز از جناب نگارگردعوت گردیدتا درمـورد حضــرت مولانا صحبت نما یند. که محتــرم  جناب  نگارگر شخصیت شناخته شدهء کشورمان باصحبت های همه جنــابه و آموزنده ء شان  محفل را گرم وحاضرین این مجلس را مستفید نمودند. که بعداً محتــرم غلام حیدرمد د شاعروجناب حاجی محمد کبیــر رازقی از جمله شاگــردان مرحوم قندی آغا ودیگــران با خواندن مطالب و اشعار خویش به شکوه مجلس پرداختند که بعدازختم بخش اول برنامه و صرف طعام هنرمــند جوان محترم عبید آریا با آهنگ های دلنشین ,و نواختن رباب توسط محترم رامین جامی  محفل با شکوه تر و تاساعت 2 شب ادامه داشت . اینک  مضمون وشعــری را که به گــرامی داشت از این روزبا شکــوه آماده کــرده بــودم بــه خوانش شما عزیزان  قرار میدهم .
بلخ با ستان یا ام البلاد که درجهان, مهد تمد ن و جای علم فرهنگ بوده است  شخصیت هـای بزرگ و نا م آوار افغانستان درهمین  سرزمین  چشم به جهان گشودند ومانند ستاره هــا ی درخشان درخشیده ا ند که ازجمله میتوان منوچهر,ابوعلی سینا که دردنیای طبابت ازنظریات  اندیشه و آثار گرانبهای وی تا کنــو ن استفاده میشود ,رابعه  قزداری  که با سروده هایش بـر علیه  تبعیض در برابر استبداد گران وقــت  مبارزه وتا اخــرین قطرات خـونش مقا ومت کرد و همچنان نوای روح پرورحضرت مولانا ی بزرگ از همین سرزمین  به قونیه رسید که ایـن هیاهوی وی در جهان شورو هلهله  برپا کرد و پیروان زیادی را به  سوی خود کشا نید .
         مولا نا جلال الدین محمد بلخی عارف سخن سالاربا سیر روحی و فکری اش در اوج آسمان,عشق را می ستود وبا نوای نی درگوش قدسیان زمزمه می کرد که عطر نوای دل انگیز وی از لابلای کلامش به مشام میرسد. این مرد راه حقیقت , ازآسمان ها سخن میگوید ودرپرتو انوارجمال الهی جذبهء عشقش بیشتر و بیشتر میشود. که از قیل و قال مدرسه فرارو راه عرفان را پیش میگیرد که با کلام  آسمانی  خویش  گم شده گان راه حقیقت را به خدا شناسی  دعـــوت میکند . و میفرما ید که انسان با صیقل آئینه ء دل میتواند به خدا نزدیک شود

آئینه ات دانی چراغماز نیست               زانکه زنگارازرخش ممتاز نیست
روتو زنگارازرخ خود پاک کن             بعـــدازآن,آن نــوررا ادراک کـــن
هــرکسی زاندازهء روشن دلــی             غـیــب رابــیــند بقـــدر صیقــلـــی
هرکه صیقل بیش کرداوبیش دید            بیـشترآمـــد  براو صـــورت پد یــد

     عرفان حضرت مولانا متفاوت ازدنیای عرفا و متصوفین د یگر است  زیرا عرفـای دنیا ی تصوف همیشه باخوف و ترس زیسته اند وبیشترین اوقات خویش را به زهد و عبا دت سپر ی نموده اند. ولی عرفان مولانا  عرفان عشق است . عشق به خدا,عشق به راستی و انسانیت.
مثنوی معنوی حضرت مو لانا را قرآن فارسی نامیده اند زیرا گفته های این عارف بزرگ گرفته شده از کلام الهی میبا شد .  حضرت مولانا را مردم خراسان و افغانستان امروزی بنا به اشتراکات زادگاهی و نژادی ازآن  خود میدانند که وی در طول68 سال زندگی تمام آفریده های ادبی, علمی, تصوفی خویش را به  زبان فارسی ودری به رشته تحریرکشیده است ایرانیان ازلحاظ آنکه به دری وفارسی داد سخن داده است وی را  نیز از آن خود میدانند . پدردانشمند ش بهاء الـــدین ولد, وپسرمولانا  دوران جوانی خویشتن رادرقونیه که درآن  زمان روم شرقی نام گرفته بود به ابداعات ادبی ,تصوفو عرفان  سپری نمودند ود ر آنجا یکی پی دیگری چشم از جهان پوشیدند که تــرکها نیزازاین رو مولانا را ازتبار و اقران خویش تلقی  میکنند.
       ترجمهء آثار منظوم ومنثور حضرت مولانا که ازسه دهه قبل  در ایالات  متحده امریکـــا واروپا اکمال وانتشار یافته است با مطالعهء آثارگرانبهای وی دانشمندان ,مسیحیان و یکتاپرستان به شخصیت حضرت مولانا احترام  و کارکردهای وی را میستا یند .
       بعضی از دانشمندان اروپائی وامریکائی به اتفاق نظر گفته اند تا زمـانیکه ازآثار,مطلب و آفریده های ادبی,علمی وتصوفی مولانا اطلاع کافی دردست نبود قضاوت درباره شخصیت چند بعدی وی عاری ازمشکلات نبود و اکنون که ترجمعهء آثار مولانا بزبان انگلیسی و زبان هــای دیگربه کتاب خانه ها راه یافته با مطالعه آن هرمطالعه کننده را تحت تاثیر خویش قـــرار داده و قلوب شانرا تسخیر میکند .
    بنا به همین  دلایل  سال 2007 از جانب سازمان یونسکوبنام  حضرت مولانا مسمی گردید مولانای بزرگ منحیث یک دانشمند, شاعر, متصوف و متفکر خدا پرست  هیچگاهی بدیگرا ن حملات افراط گرایانه نکرده  بلکه  همیشه پیروان و افراد عادی را براه انسانی,عشق به زندگی همنوع دوستی عشق به کارو صداقت دعوت کرده است که اشعارش انعکاس دهنده چنین نکات فوق بوده وحضرت مولانا یکی ازبزرکترین ونامدارترین شاعران زبان فارسی میباشد.بااحترام

عزیزه عنایت
15/5/2011
 

                 

به استقبال غزل حضرت مو لانا
 
مطلع غزل :
 
یارب این بوی خوش از روضهء جان می آید
یــا نسیمی ســت کـزآن سوی جهــان  می آیــد
 

باغ  جنـان

 
صبـحد م دخـت صبا عطـر فشـان می آید
گل به سر,مشک ببر,فرحت جان می آید
محـو گـردد دل وجـان زین نفس باد صبا
مگر این رایحــه از باغ جنان می آیــد ؟
ذ کر حق میشنوم هر سحراز مرغ چمـن
ذوق طاعت به برم بــال زنــان می آ یــد
روی سجــاده بــه هنگام دعــای سحــری
شورووجدیست که درروح وروان می آید
نــور الفـت به شــبی تــارو سیاهـم تا بــد
جلوهء دوست نگر,کزچه مکان می آیــد؟
نکشـم درد سـری از پـی اسبــاب جهـا ن
آنچه بنــوشـت ازل, در کفـم آن می آیــد
زندگی در گذر است نیست بقای عمـری
دور این مـیگــذرد نــوبــت آن مـی آیــد
آسمان گریه کند زین همه آشـوب جهان
مهر از خانهء خود دل نگران می آیـــد
زیــرایــن گنــبد دوار(عزیزه) همه جـا
چه هیاهوست که عالم به فغان می آیــد
 
11/5/2011
کشور هالند