آرشیف

2019-7-15

تا واقعیت

تکنولوژی خوشبختانه توانسته دسترسی همه را از طریق اینترنت به دانش راحت تر کرده و در بالابردن معلومات موثر واقع شود.

برای هر فردی که خود را مسلمان خطاب می کند واضع است که خودکشی از دیدگاه اسلام حرام بوده و در مواردی بسیاری از فقها بر فردی که مرتکب چنین عملی شده باشد نمازه جنازه نیز نمی خوانند.

اما وقتی فردی تصمیم می گیرد با خودکشی به زندگی اش پایان دهد، سوالی که پیش می آید، "چرایی" این کار است.

خبرنگار به عنوان فردی که بیشتر با مردم تعامل دارد و در جهت آگاهی به مردم کار می کند مکلف است با تحقیق، این معما را در گزارش هایش پاسخ دهد.

اما متاسفانه عده ای چون آقای سید حسن حسینی، خبرنگار #هشت‌صبح؛ راجع به ماجرای خودکشی #خاطره‌سیمیا بیشتر به دنبال آوازه ها تا واقعیت ها هستند و البته پیدا کردن چند کلامی برای پرکردن ستون روزنامه‌ها!

وقتی در گزارش، خاطره از قول مادر و دوستانش دختری بانشاط، فعال و با برنامه معرفی می‌شود، سوالی پیش می‌آید و آن این که چطور ممکن دختری بانشاط به یکباره اینقدر افسرده و غمگین شود؟

چطور ممکن دختری فعال و با برنامه به یکباره آنقدر ناامید شود که فرار را بر قرار ترجیح دهد؟

به واقعیت اگر یک دختر دانشگاهی با چنین تعاریفی اقدام به چنین عملی کند از بیسوادان جامعه دیگر انتظاری نباید داشت!

چطور ممکن است فردی اجتماعی و فعال معرفی شود اما با چنین افکار و برنامه هایی زندگی کند؟

آیا تا کنون کدام انسان عاقل وباورمند به ارزش های اسلامی، توام با داشتن زنده گی بانشاط و برنامه ریزی شده سراغ دارید که دست به خودکشی زده باشد؟

فکر می کنم انسانی دارای برنامه و باورمند به آینده، فرصت فکر کردن به اعمال منفی و زشت را پیدا نمیکند.

 واما فردی که درون گزارش به نام شبنم دخترکاکای متوفی معرفی شده، نظر به معلوماتی که من دارم بانی وصلت دو خانواده بوده است.

از آنجاییکه پیوند متوفی با همسرش برپایه عشق بوده، خانم شبنم سیمیا دو خانواده را متقاعد به پذیرش این پیوند کرده است.

اگر از نظر شبنم سیمیا، شوهر و خانواده شوهر متوفی آدم های خشنی بودند، چرا خود بانی این وصلت شده است؟

اگر فرض را بر این بگیریم که بعدها متوجه این موضوع شده، چرا اقدامی برای از هم گسستن این پیوند نکرده است؟

می خواهم از آقای حسینی بپرسم که آیا شما ازخانم شبنم نپرسیدید که با همین امکانات دست داشته؛ موجودیت نهادهای مدنی فعال، رسانه های آزاد وسازمان حقوق زنان به ویژه حقوق بشر که خودش فعلا بطور فعال به یکی از دفاتر حقوق بشر ایفای وظیفه می‌نماید، چرا این مشکل را با کسی درمیان نگذاشت و موضوع را تا کنون کتمان کرده است؟

فکر می کنید حال راه اندازی کمپاین های دادخواهی و گفتن حرفهای شاخدار سودی جز رسوایی دارد؟

گاهی عده ای با غم‌شریکی ها و عزاداری های نمایشی، خود و عزیز از دست رفته را به تمسخر می‌ گیرند.

آقای حسینی در قسمت دیگر گزارشش از قول مادر خاطره نوشته است که خاطره توسط مادرش به شفاخانه انتقال یافته است. آیا آقای حسینی سری به شفاخانه زده است تا اصل قضیه را جویا شود؟ و یا اینکه نظر مسوولان شفاخانه را در مورد مشخصا نوع خودکشی خاطره جویا شود؟

وقتی صحبت از نپرداختن نفقه در یک سال اخیر با ادعای زهره وندا که خود را دوست خاطره معرفی می کند به میان میاید، با یک تحقیق ساده می توان یافت که آخرین رسید بانکی مربوط یک ماه قبل است که همسر خاطره آنرا در حساب شخصی اش ارسال کرده بود.

با یک نگاه سطحی می توان دریافت که این گزارش آقای سید حسن حسینی که در روزنامه هشت صبح چاپ شده پر از خالیگاه و کاملا جانبدارانه بوده و باید از سوی نهاد های مربوطه به این موضوع رسیده گی شود و آقای حسینی در مورد اهانتی که در گزارش‌اش به خانواده "آرام" نموده از طریق رسانه اش پاسخگو باشد!

در دستان داکتر اگر جان مردم است، در دستان یک خبرنگار آبروی مردم است و حق ندارد هیچ خبرنگاری با آبرو