2015-10-25
نثار احمد کوهین
؟
لیلا! توبیا که من سرد می شوم
پایز غربت است ومن زرد می شوم
این جا، برای غریبه ها جهنم است
من نعش غرورمرده، یک مردمی شوم
پس کوچه های دلم غبار غم گرفته است
بنگر که چی ساده پر از گرد می شوم
موسیچه دیگر ترنم نمی کند رفیق
ققنوس وار سوخته و تک فرد می شوم
تکرار می کنم وساده می گویم عزیز
لیلا! تو بیا که من پر از درد می شوم
ازعشق مادری کمی بیشتری برام
عشقی که برای تو ولگرد می شوم
ای دل کسی نشنید صدای بلند تو
تاریخ تلخی بود وچی کرد؟ می شوم.
کوهین
2/8/94 فیض آباد _بدخشان.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بود و چی کرد