آرشیف

2017-11-28

به پاسخ خامنه ئی دجال ومزدوران آن

به پاسخ خامنه ئی دجال ومزدوران آن که کشتارمسلمانان سوریه وعراق را که توسط او ویاران روسی وامريکایی ا ش صورت میگیرد´، جنگ اسلام علیه کفر نامید.

شنیدم من که آخند بزرگ کشورایران
همان دجال بی مانند درخونخواری وطغیان

سخن گفته زشام غرقه درخون شام خاکستر
سخن گفته زشام دردمنــــد زخمی و ویران

به توجیه جنایات هراس انگیز خود آنجا
توگویی کرده اسـتدلال ازاسلام وازقـرآن

بگفته جنگ او درسوریه برضدکفاراست
که یعنی اهل شام نازنین هستند بی ایمان

ازین رو باید آنان را نمودن ذبح بی پروا
ازین رو باید آنان را نمودن قتل بی پرسان

صبا ازما بگو آخند مکارسیه دل را
که ای مکاری وتلبیس را تو نقطه پایان

چه معیاراست درنزد تو فرق کفروایمان را
کــِرا کافر، کـِرامومن بدانی چیستت میزان؟

یقیناً درنگاهت نیست قرآن را چنین ارزش
که آن باشد محرف نزدتان ازجانب عثمان

نه هم ازسنت پاک نبی آری دلیلت را
که سنت را به دینت جایگاهی نیست ای نادان!

ولی خــواهم بیاری یک دلیل ازحضرت حیدر
که با نامش فریبی خلق را پیوسته ای شیطان!

مگرگفته علی کاتباع سنت کافران هستند؟
مگرگفته علی روسان خونخواراند با ایمان!

مگرگفته علی شام است دارالکفرودارالحرب؟
ولیکن مرکزاسلام باشد کــــــشورروســـــــان

مگرگفته علی اطفال سوری را ببایدکشت؟
به تیغ تیز روسان جنایتکار بی‌وجدان

مگرگفته علی باید مساجد را درآتش بست؟
درآن ساعت که پوتین را کلیسایش دهد فرمان!

نه اینهادین وآیین علی هرگز نمی باشد
که دین اوست با دین عموم مومنان یکسان

ولی دین تو چیز دیگری می‌باشد ای ابلیس !
که درآن خون مؤمن را توان خوردن بسی آسان

بود دین تودین فتنه ونیرنگ وخونخواری
به ظاهرلافی ازاسلام وکفراندردلت پنهان

ترا ابن سبا گویدکه قرآنت بود مفقود
محرف باشد این قرآن موجود مسلمانان

ترا ابن سبا گوید که دین تو بودبهتر
ز دین سرور پیغمبران سردارانس وجان

ترا ابن سبا گوید خدا یک نیست بل صدتاست
مسلمان نیستند ازاین سبب هرگــز،یکی گویان

ترا ابن سبا گوید که گرصحرای دینت را
زخون مومنان سیراب سازی می‌شود بستان

ترا ابن سبا گوید که گرخون مسلمان را
بنوشی بیگمان نوشیده یی ازچشمه حیوان

ترا ابن سبا گوید که گردنیای اسلامی
شود ویران به دستت هست جایت جنت رضوان

ترا ابن سبا گوید که پوتین صلیبی را
توهمدین وهم آیینی شما هستید همکیشان

گر او را سه خدا باشد خدایان تو بسیارند
تعدد درخدا سازد شمارا همدل وهم جان

ترا ابن سبا گویدکه توحید است راه کج
ترا ابن سبا گوید که توحید است در بطلان

ترا ابن سبا گوید امامانت خدایانند
که هم خلاق وهم رزاق وهم حی اند وهم سبحان

ترا ابن سبا گوید خدا تنها توانا نیست
که دنیا را کند ایجاد ودنیارا دهد فرمان

امامان درتمام کارها مثل خداهستند
بود این اصل توحید وبود این معنی ایمان

جز این هرکس که حرف دیگری گوید مسلمان نیست
جزاین هرکس که جوید راه دیگر، هست درخسران؟!

ازین رو شامیان را کشت باید زانکه می‌گویند
فقط الله معبود است وحرف دیگری هــــــــذیان

ازین رو شامیان اعدای توهستند واز پوتین
شما هردو مسلمان وبه زعمت کافرند ایشان

ازین رو خون شامی هاست درجام تو وپوتین
چو بنشینید ، بهرخوردن انسان سرِ یک خوان

ازین رو ذبح سازی کودک مظلوم سوری را
گهی با خنجر روسی گهی با چنگ وگه دندان

ازین رو مادران سوریه را می‌کشی در خون
مساجد را ازین رو می‌کنی در سوریه ویران

نشان چنگ تو پیداست درهرزخم آن ملت
چه درهرپیکر خونین چه در هرسینه نالان

شرار کینه ناپاک تو برضد اسلام است
هر آن آتش که افروزی درآن ویرانــۀ سوزان

هزاران کودک وزن را فرستادی به کام مرگ
به جرم اینکه می‌گویند ربی نیست جز رحمان

به جرم اینکه می‌گویند الله است بی همتا
به جرم اینکه می‌گویند الله است بی اَقران

به هرکشتارگاه آنجا که مردم ذبح می‌گردند
به هرمسلخ که می‌گردند طفل و زن به خون غلطان

تویی آن لاشخوار مرگ کانجا می کنی پرواز
تویی آن گرگ آدمخوار کانجا می‌کنی جولان

تو با صدچهره زشت اجل آنجا شوی ظاهر
که می‌میرند اسیران باشکنجه در دل زندان

به قصد محو اسلام عزیز وامت توحید
ببستی با تمام دشمنان دین حق پیمان

برای جنگ با دین خدا وکیش پیغمبر
شدی خم نزدامریکا گرفتی روس را دامان

بریزی خون پاک مومنان باخنجر روسی
بنوشی خون پاک مومنان با جام انگریزان

ندانستی مگر این را که اسلام است دین حق
موظف گشته این امت که بهرآن شود قربان

گر امروز امت اسلام مجروح است ودر خون غرق
گر امروز امت اسلام بیتاب است وسرگردان

مپنداری که خواهی کند بیخ دین وایمان را
مپنداری که بهر توست خالی ساحه ومیدان

مپنداری که رایج می‌کنی آتش پرستی را
به جای پرتو قرآن به دنیای مسلمانان

مپنداری توانی انتقام خویشتن بگرفت
زازواج رسول الله واز خویشانش ویاران

مپنداری که با نابودی اسلام خواهی کرد
شرارکینه خود سرد، کوسازد دلت بریان

بود اسلام کوه شامخ توحید وآزادی
گذشته ازسراین کوه صدها سهمگین توفان

بود اسلام دین خالق یکتای بی همتا
نه دین صد خدای باطل بی اصل وبی برهان

بود او حافظ دین خود اما با سپاه حق
بود او حامی دین خود وبا همت مردان

توچنگ خود بنه برچنگ این کفتار یا آن گرگ
طلب کن یاری از این دیو آدمخوار یا از آن

بخواه ازهرکی می‌خواهی مدد برضد دین حق!
زهرجـــــلاد وهرقتال وهردجال وهرشیطان

ولی آخرنصیبت جزشکست وروسیاهی نیست
نخواهی درجهنم برد غیر ازحسرت وحرمان

به زیر پای امت پرچم ابن سبا افتد
لوای مصطفی اما سرافراز است جاویدان

توخواهی مرد چون خفاش درتاریکی اوهام
بماند آفتاب دین حق رخشنده وتابان

پایان 
———–
شعر ازاستاد عبدالا حد تارشی