آرشیف

2018-4-3

محمد اسحاق ثنا

بهار نیکو

این نو بهار نیکو یار من تو باشد 
با کشت و با زراعت کار من و تو باشد

امروز خسم میهن در مسند خداییست 
این حرف خودنماییست عار من‌ و تو باشد

نه عدل و نی عدالت خونست و قتل غارت 
در دام این قساوت شار من و تو باشد( ۱) 

ای زاهد ریایی زین بیش یاوه کم کن 
تا چند دشمن هم کار من و تو باشد 

بلبل به گوش‌بلبل به‌ وخت سحر‌ چنین گفت
دستی که گل شکن شد زار من تو باشد 

سالی که یافت پایان دادم‌ ز دست همسر 
دیگر نصیب یا رب یار من و تو باشد 

دیدم ترا به گلشن آمد به یادم حرفت 
بی تو ثنا گلستان ناری من و تو‌ باشد .

 

(۱) شار به معنی شهر

 

محمد اسحاق ثنا
۲ اپریل شفاخانه برِگهاوس رچمند 
ونکوور کانادا