آرشیف

2014-11-22

صالحه وهاب واصل

بنشسته روبرویت

 

تـا دل تپد بـه سینـه من دارم آرزویت
راحت گزینم آندم کافتم به خاک کویت

میخانه گربنوشم ازمستی ام خبر نیست
مستی مرام من نیسـت من بیخودم ز رویت

هر لحظه ام دوانی درعشق خودبه سوئی
تاکی فدای جانت باشم به جستجویت

روزم پُرازخیالت، شب ها به قیل و قالت
برخوان ای مصـورآخـرمرا به سویت

روز حشرکه من سربیرون برآرم ازخاک
با توبه گفتکویم بنشسته روبرویت

دربحرعشق هستی قائق شکـن به معنی
«واهب» که خُلق أحسن صیقـل زند به خویت

08-12-2009