آرشیف

2014-12-28

سید محمد نادر خرم

بلــــــــــــــــــــــــخ باستان

 

 

بلخ امروز همان شوکتِ باستان دارد
والیِ زیرک و دانا و سخندان دارد
زنده گردید همان عظمتِ پارینۀ بلخ
هر طرف کوتی و قصر و گل و بوستان دارد
روز نوروز که از رحمت حق باد سحر
بوی عطر سمن و نرگس و ریحان دارد
دشت و دامن همه مملو ز گلِ سرخ و سفید 
ابر رقصان به فضا دمدم باران دارد
عطر گل تازه کند جان و تن و روح و روان
ژاله در بستر گل رخششِ برلیان دارد 
مرقد شاه ولایت چو نگین در دل شب
نور پاشد به دل مردم ایمان دارد
قلب ها شاد ، لبان باز و پُرخنده بُوَد 
پیر و برنای مزار چهرۀ شادان دارد 
همه همراز و هم آواز و صادق به وطن 
مردم اشجع و بیباک و مسلمان دارد 
چپ مبین دشمن غدار به این خاک شریف
این وطن زلزله و هیبت و طوفان دارد 
مدعی دست ز آشوب و شرارت بردار
سرزمینیست بسی سیل خروشان دارد 
دورۀ خودسری و وحشت و تاراج گذشت 
نظم امروز در اینجا سر و سامان دارد
هوش میدار که در راهِ خطا پا ننهی 
مجرم اینجا چه بسا کیفر و زندان دارد 
آفرین میکند بر نظم و دسپلین مردم 
آنکه در سینه دل صاحبِ وجدان دارد
جایگاهی ز قباد است و منوچهر جم
دورۀ عظمت و تاریخ درخشان دارد 
با خبر باش که این شهر هژبران سترگ 
صد هزار مرد کمر بسته به میدان دارد

سید محمد نادر خرم 
اسلو – ناروی