X

آرشیف

بــــــــی تــــــــــــو نمی شود

قــــــدح را از دو عــالم برده بودند
به عوض جام می را خورده بودند

کنار چشمه سار عشق و مستی
به هم خوردند که با هم مرده بودند

غمگین تر از همیشه و در انتظار تو
آری که منـزوی شده ام بر مــزار تو 

دیریست خاطرات مرا باد برده است 
بر کــــوه و دشت و زمـزمه روزگار تو

بی تو نمی شود دل این زندگی مگر
با هـر سروده ات که تو آغــاز میکنی

من بیخبر ز فلسفه و شعر وشاعری
با شعر خود سخن به دلم باز میکنی

اصالت فرد را بس میشناسد
دل پر درد را بس میشناسد

برای محتوای و مــرز هستی
اسیر سرد را بس میشناسد
……………………………….

گذشته از همه حال وهوایم
که حالـم را گـرفته از صدایم

نمیدانم چرا هر یاد معشوق
ربوده عالمی از دست وپایم

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.