آرشیف

2015-1-25

باقر فهيمي

بـــرسي تعليم و تربيت از ديدگاه امـــام محمدي غزالي

حکایت

شاگرد با هوش ابن سینا

روزی « این سینا » از جلوی آهنگری می گذشت، که کودکی را دید آن کودک، از آهنگر، مقداری آتش می خواست. آهنگر گفت: – ظرف بیا ور تا آتش  در آن بریزم.

کودک که ظرف همراه نداشت، خم شد ومشتی خاک از زمین بر داشت ودر کف دست دیگر ریخت آنگاه به آهنگر گفت:  – آتش بر کف دستم  بگذار.

این سینا از تیز هوشی او به شگفت آمد ودر دل بر استعداد کودک شاد مان کردید. پس جلو رفت و نامش را پرسید. کودک پاسخ داد:

نامم « بهمنیار» است واز خانواد ه ای زرتشتی می باشم. ابن سینا اورا به شاگردی پذ یرفت ودر تربیتش کوشید، تا او یکی از حکما ودانشمندان نامدار شد آیین مقدس اسلام را نیز پذیرفت.

( ازکتاب .حکایتها ولطیفه های تربیتی)

 « تعلیم و تربیت یکی از کار های بسیار مهم در هر جامعه است، مخصوصاً در جامعه ای ما افغا نستان که کودکان نیاز شدید و مبرم به تعلیم وتربیت دارد؛ هم از طرف نهادی مدارس ، وهم از طرف نهادی خانوادها، دانشمندان ومتفکران، در تعلیم و تربیت سخن های زیاد گفته اند، از جمله کسانی که به تعلیم و تربیت اهمیت زیاد قایل است امام محمدی غزالی می باشد.»

 

برسی تعلیم و تربیت از دیگاه امام محمدی غزالی.

  «  سر آغاز: ابوحامد محمد بن محمد غزالی متفکر واراسته واز بزرگترین نام آوران اندیشه، در سال 450 هجری قمری 1058 میلادی در روستای طابران طوس متولد شد. غزالی به نقل از دانشمندان تا 457 کتاب در مو ضو عات اخلاق، عرفان، فقه، اصول، کلام ، تفسیر، حدیث و علوم مختلف دیگر نوشت که معروف ترین ونفیس ترین آنها کتاب های احیاء علوم الدین و کیمیای سعا دت است که در دوران پختگی وعزلت تصنیف کرده است.

بسیاری از اثار او به زبان های مختلف ( فرانسه، آلمانی، لا تین، عربی، عبری، وغیروه…..) ترجمه وبارها در کشور های مختلف چاپ شده است غزالی در رد اندیشه های فیلسو فان کتاب تها فت الفلا سفه را نوشت. این دانشمند مسلمان در چهاردهم جمادی الثانی سال 505 هجری قمری ن.زدهم دسامبر 1111 میلادی از دنیا رفت ودر طوس به خاک سپرده شد زندگی او زند گانی زیبا وکامل بود که در آن پایان کار، آغاز کار بود.»

 

هدف تعلیم و تربیت

    غزالی از بزرگترین دانشمندان متقدیم است،که پیرا مون تعلیم و تربیت سخن گفته است. هدف تعلیم و تربیت از نظر غزالی عبا رتند از: سعادت دین و دنیا، خشنودی خدا، تسلط بر نفس، وتهذیب اخلاق واحیای شریعت نبوی، با توجه به آرای غزالی می توان گفت که وی تعلیم و تر بیت را نو عی تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیله معرفت، ریاضت واستمرار وبرای نیل به انس وقرب الهی می داند.به عبارت دیگر، تعلیم و تربیت امری است، کا ملاً اخلاقی و عبادی که از راه تعادل بین غرایز و کنترل آنها توسط عقل، میسر می شود.غزالی یکی از اهداف تعلیم و تربیت را ایجاد اخلاق نیکو در کودک می داند. وی در این زمینه می گوید : اخلاق بد از وی ( آدمی ) بستاند وبه دور اندازد و اخلاق نیکو به جای آن نهد ومعنی تربیت این است . غزالی برای تعلیم و تبریت جنبه سلب و ایجابی قایل است وآن عبارت است از تهذیب دل از اخلاق مذموم وارشاد به اخلاق نیکو وسعا دت آفرین که دل همانند زمین با ید علف هرزه خالی شود تا انواع گل ها در آن روید.

    غزالی در مورد تعلیم و تربیت هم مراحل متعدد ( طفو لیت وکودکی ، تمییز بلوغ و عقل) را بیان داشته که هر کدام مقتضی نوعی تعلیم و تربیت خاص است وهم اخلاقیات را قابل تغییر وزوال پذیر می داند که اگر اخلاق و تعلیم و تربیت تغییر پذیر نبود، تو صیه ها، وموعظه ها و تا دیب ها، کاری لغو بود. غزالی به تعلیم و تربیت همگانی اعتقاد داشت و علم را منحصر به نخبگان یا طبقه خاصی نمی دانست. غزالی معتقد بود، باز داشتن کودک از بازی ووا داشتن دائم او به تحصیل، باعث کسالت ودل مردگی واز بین رفتن استعداد، نشاط وشادابی او شده، سبب می شود که به طور کلی در صدد گریز ورهایی از آموزش بر آید.غزالی در ادامه اهداف تعلیم و تربیت نکات مهمی را توصیه می کند از جمله:

     الف) دور نگاه داشتن کودک از هم نشینان بد و کودکانی که به ناز پروردگی، خوش گذرانی وپوشیدن لباس های فاخر عادت کرده اند. ب) عادت دادن او به ساده زیستن در لباس خوراک ووسایل خواب ج) باز داشتن او از خود آرایی ورفاه طلبی ونیز اشعار عاشقانه  د) در مکتب قر آن، حدیث، داستان ها ، زندگی نامه نیکان را بیا موزد تا محبت صالحان در جانش غرس شود وهمراه تعلیم، الگو دادن را تو صیه کرده است.

 

بر نامه آموزش

   غزالی در احیاء والد می گوید هر آن چه قابل فرا گیری وآموختن باشد، باید بر اساس شرع بوده واز آ تبعیت کند. به عبارت دیگر، دستو ر های شرعی باید مبنا واساس بر نامه ریزی در آموزش و پرورش باشد وبر نامه ریزان در کل فرآیند برنامه ریزی باید از آن تبعیت کرده ومطابق آن عمل نماید. غزالی در کیمیای سعادت سه مرحله را برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته است که عبارتند از: 1) از هفت سالگی که باید به کودک طهارت ونماز خواندن آموخت. این آموزش باید با مهربانی، صبرو حو صله همراه باشد.2) از ده سالگی: کودک را از کارهای زشت و بد دور نگه دارید از این سنین اگر کودک، خطایی مرتکب شد باید اورا تنبیه کرد 3) مرحله بلوغ: در این سنین باید علت انجام آداب را به متعلم بگو ییم. به عبارت دیگر، از زمان بلوغ، تربیت عقلانی وتفهیم امور نظری شروع می شود. غزالی به آموزش و پرورش اجباری و همگانی معتقد است ومی گوید که در ابتدا ممکن است کودک از تعلیم و تربیت وآموختن گریزان باشد اما نباید وی را رها کرد، بلگه باید با الزام به او آموخت وتعلیم داد تا جزء طبع او شود وسپسبه تدریج، خود از آموختن لذت می برد.

   از نظر غزالی مواد ودروسی که باید آموخته شود، جنبه دینی ومذهبی داشته ومطابق شرع باشد وی به برخی از این دروس اشاره کرده است که عبارتند از: خواندن، نوشتن، قرآن، تاریخ، حکایات پار سیان، سیرت صحابه و سلف، اشعاری که شهوت انگیز نباشد، اخلاق، ادب وروزی یک ساعت بازی.

 

روش آموزش

غزالی تدریس را ساختاری ارزشی می داند. یعنی علاوه بر گفتار، نظریات وتئوری معلم، اعمال ورفتاروی نیز شامل تدریس شده ودر یاد گیری شاگردان تاثیر می گذارد، در این ساختار دانش آموزان ارزش هایی همانند گفتن واقعیت، درستی وامانت، تواضع فروتنی، دوری از تکبر و نخوت ومهم تر از همه، ایمان و اعتقاد به دین را می آموزند، غزالی برای درک مفا هیم روش مبتنی بر استدلال، درک وفهم را مطرح می کند وبه معلمان توصیه می کند که شاگردان را در راه به کار گرتفنم درک و داوری شان پرورش دهند تا خود جوش بر آیند. غزالی به روش تشویق و تنبه در تعلیم وتر بیت تاکید کرده ومعتقد به کار برد هر دوی آنها است. غزالی برای تنبه شرایطی خاص قایل است که عبارتند از:1) نباید به خاطر هرامری تنبه کرد 2) اگر دانش آموش خود پشیمان شد، از او گذشت کنیم 3) علنی نبودن تنبیه 4) اندک بودن تنبیه 5) مئوثر بودن تنبیه. روش  دیگر از نظر غزالی ، روش وعظ و نصیحت  است که به خصوص برای آموزش وپرورش  بزرگسالان مفید می داند غزالی به روش ابعاد یعنی دور نگه داشتن کودک از فزاین بد اعتقاد دارد زیرا بیشتر فساد ها از هم صحبت بد ورفیق نا باب حاصل می شود.غزالی در کتاب « الا دب فی الدین » معتقد است که دانش آموش باید اخلا قیات نیکو را با رضایت و تکلف کسب کند تا به تدریج جزء طبع او شود وبه آن عادت کند. غزالی همچنین در آموزش به روش تقلید و عادت تو جه دارد.

 

معلم وتربیت او

    غزالی جایگاه معلم را بالا ترین جایگاه ومنزلت می داند زیرا رسالت وی نزدیک کردن خلق به خالق است.غزالی به کتاب احیاء العلوم به هشت وظیفه معلم اشاره می کند که عبارتند از: 1) مهربانی .شفقت بر متعلمان 2) هدفش از تعلیم، طلب ثواب خداوندو در جهت رضای او باشد نه طلب اجر، جزا و شکر3)نصیحت کردند متعلم در همه جا ودر هم وقت 4) باز داشتن متعلم از بد خویی که در وهله اول با زحمت و نصیحت باشد نه سر زنش 5) نا پسندیده وزشت ندانستن دیگر علوم و دروس 6) آموزش درحد استعداد و توان دا نش آموزان 7) دلسرد نکردن ونا امید نکردن دانش آموزان 8) عمل کردن به گفتار خویش 9) آموش در جهت جلب رضای خدا وند وعدم در یافت مزد واجرت. غزالی کار تربیت را بسیار مهم دانسته وآن را به عنوان یک ثواب یا عقاب برای معلم و پدرو مادر در نظر می گیرد.

   به عبارت دیگر معلم یا مربی به فعالیت  هایی می پردازد که اگر کودک را به سعادت برساند در ثواب آن شریک می باشد واگر کودک بد بخت شود، آنها نیز در عقاب آن شریک هستند. از نظر غزالی معلم باید گفتار و کردارش یکی باشد زیرا رفتاری در دانش آموزان بسیار تا ثیر می گذارد.

    غزالی معتقد است که معلم باید هیبت عظمت وشان خود را نزد دانش آموزان نگه دارد وبه آنها اجازه ندهد که بر او جری و گستاخی کنند، همچنین غزالی اولین وظیفه معلم را شفقت بر متعلمان وایشان را به مثابت فرزندان دانستن،می داند. همچنین غزالی توجه به استعداد وتفاوت فردی میان دانش آموزان را مهم واساسی می داند.

 

دانش آموز وتربیت او

   غزالی دوران کودکی را بسیار مهم می داند ومعتقد است که باید فرصت های این دوران استفاده کرد زیرا آنچه کودک در این زمان می آموزد در آینده وی بسیار تاثیر می گذارد. غزالی ده وظیفه مهم را برای دانش آموز ( متعلم ) ذکر می کند که عبارتند از: 1) پاک کردند نفس از خوی های بد وصفات نکو هیده مانند خشم، کبرو حسدو …..2) دور کردن علاقه خود نسبت به دنیا 3) تکبر نکردند بر علم خود وبر معلم خود 4) انتخاب سبک وشیوه ای که این سبک وشیوه پسندیده استاد وی نیز باشد 5)  انتخاب بهترین علم برای تعلیم 6) انتخاب بهترین علم یعنی معرفت حق تعالی 7) تربیت وتوالی در علم آموزی 8) شناخت اعتبار ومنزلت علوم بر اساس نتیجه وثمره آنها ومبتنی بودن بر دلیل 9) قرب الهی وترقی بر جواری ملاء اعلی به عنوان هدف متعلم 10) سنجش نسبت علما به مقصد نهایی. غزالی تا کید می کند که دانش آمو زان باید با هم دوست بوده وبا یکدیگر همکاری کنند. همجنین غزالی به سختی ودشواری کشیدن دانش آموز در زندگی معتقد است وی در این زمینه گفته است: کودک باید به زندگی سخت و دشوار ونه تجملاتی واشرافی خو کند. غزالی احترام واطاعت دانش آموزاز معلم ووا لدین را نیز توصیه می کند.و می گوید: دا نش آموز باید به استادش احترام بگذارد واضافه می کند همان گونه مه بیمار از پزشک فرمان می برد،دانش آموز هم اندرز وراهنمایی معلم را به گوش جان گیرد. غزالی در بعد دانش آموز وتربیت او، توجه به کودکان وشاگردان نا شایست وهدایت آنها را توصیه می کند ومی گوید: کوشش در یاد ندادن به افراد نا شایست همان اندازه ستمگرانه است که از آموختن شاگردان شایسته جلو گیری کردن. « غزالی بر آموزش دختران نیزتا کید کرده واز محرومیت آنان در آن زمان انتقاد کرده است. وی توصیه می کند که به آنان با احساس ومدارا رفتار شود»

محقق ونگارنده: محمد حسین کمیجانی- متخصص تعلیم و تربیت

 

منابع…….

1) الفا خودی، حتاء الجر، خلیل، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه عبدالمحمد آیتی،تهران کتاب زمان، 1385

2)الماسی، علی محمد، تحول تعلیم وتربیت، تهران رشد، 1378

3)حکیمی محمد رضا، دانش مسلمین، تهران: انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1357

4)حجتی، محمد باقر، اسلام وتعلیم و تربیت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1358

5) شریف ،محمد، تاریخ فلسفه در اسلام ، جلد دوم، تهران مرکز نشر دانشگاهی، 1380