آرشیف

2015-1-25

باقر فهيمي

اجابت دعـــــــا

 

ادعونی استجب لکم« سورۀ مئومن آیه0 6 »

 

دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند

دعای نیم شبی دفعی صد بلا بکند

 

     انسان یک موجود ضعیف ونا توان است، در مقابل غول طبیعت، که می خواهد وجود نا توان او« انسان»را درکام خود فرو برد،ضعیف در مقابل شیا طین قسم خورده از جن وانس که برای تباهی، او نقشه ها کشیده تا او رادر دنیا وآخرت به هلاکت برسانند، اما تنها انسان مئومن است که مسلح به سلاح قوی وپشتوانه ای محکم درمقابل دشمن است، آری یگانه سلاح او بعد از ایمان  به خدای متعال هما نا دعا ونیایش است که مئومن با چنگ انداختن به ریسمان مستحکم دعا، خودرا از طوفان سهم گین حوادث بیمه کرده وایمن می سازد،پیامبر اکرم(ص) می فر ماید: دعا سلاح مومن وستون ونور زمین وآسمان است. بنا براین دعا جزء نکات جدی وفطری ما است دعا در تمام اوراق زندگی ما نقش دارد و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من از دعا بی نیازم .دعا یعنی خواستن از خدا وند وابرازاحتیاج وپیوستن به معدن قدرت وعلم وغناء، دعا اظهار بندگی است وتواضع وفروتنی وسر فرودآوردن در برابر خالق وعالم مطلق وغنی بالذات،دعا معاشقۀ با معشوق. راز ونیاز با محبوب و گفت و گو از شوق وصال ویا نالۀ از فراق است،فر یاد از موانع راه …

دعا تبلور عشق، تجسم محبت، وتموج عاطفۀ عاشق است.

دعا نورا نیت روان، پر تو ایمان وصفای جان عارف است.

دعا زمزمۀ دل، نغمۀ روح وقرآن صاعد است. « وقال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین» سورۀ مئومن آیه 60

پروردگار تان گفته است، بخوانید مرا تا پاسخ تان دهم، بی گمان کسانی که از بندگی من سر کشی می نما یند به زودی با خواری داخل دوزخ خواهند شد، پس دعا به منزلۀ کلیدی است که در های ملکوت را به روی نجوا کننده باز می کند، دعا به معنی گدائی کردن زخارف از خدا نیست،دعا یارب گفتن است تا نفس داری وآن بی اجابت مجال است. انسان را از این موهیبت محروم نمی کند، خدا وند متعال از ناحیۀ خود به صورت متکلم وحده سخن گفته است واین دلیل کمال عنایت حضرت حق به بندگان خویش ودعای آنان است،وقتی ذاتی اقدس الهی بر اساس رحمت واسعۀ خویش ازیک سو ولطف وعنایت ویژه بر بندگان خود پیش نهاد می کند که بخوانید تا بپذیرم،از سوی دیگر اگر بنده ای خود تقصیر نمود باید خودرا ملامت نماید،که« گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟» لذا در روایت است: عاجزترین مردم کسی است که از دعا نا توان با شد، دعا نیاز بندگی است اما آز مندی نیست، بگذارید بندگان خدا شب های نخلستان علی(ع) وعرفۀ امام حسین(ع) در دامن جبل الرحمه حین وکنار کعبۀ سجاد را درک کنند ومعنی لذت را فهم نما یید،..

زروی کوکب از شب زند داری،نور می تابد      تو هم چون شمع، قدی راست کن مردانه در شبها

«دعا» یا « نیایش» که عرض نیاز به درگاه خداوند وفرا خوان اوست،در واقع باید« فرا خوان خویشتن به سوی خداوند» دانست،زیرا او «از رگ گردن» به ما نزدیک تراست، واین ماییم که از اودوریم، ما با فرا خواندن خویش به سوی کسی از ما به ما نزدیک تر است، می کوشیم تا « خود خویش تن » را که از یاد سرمدی دور شده است،به جان دل  فرا خوانیم،«او» «حضورمطلق» و«حاضر هماره» است این ماییم که به تناسب وبه مراتب سر گرمی ها وغفلت های مان، ازاو غایبیم وچه خویش سروده است فروغی بسطامی:

کی رفته ای زدل که تمنا کنم تورا   

کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تورا

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور    

پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا

خداوند، خود نیز در قرآن فرموده است« واذاسألک عبادی عنی فانی قریب اجبت دعوۀ الداعی اذادعان

(سورۀ بقره آیه 186 ) خداوند به پیامبر(ص) می گوید وچون بندگان در بارۀ من از تو پرسند، من نزدیکم، چون نیایش گر مرا بخواند، نیایش اورا پاسخ می دهم، پس،دعا و نیایش، برافکندن پرده های غیبت ماست، از حضور او،فرا خواندن خویشتن است برای سخن گفتن بااو، زاری به درگاه او،در خواست از او،پناه بردن به او،سر نهادن به دامان پر مهر او وامید بستن به رحمت گستردۀ او.«دعا» «ونیایش» یک رود باری است که ما،خود را در آن عریان می کنیم،تا جان را می شوییم واز پلشتی ها بیا لاییم، برای آن که از در بار نیایش به در یا بارهای رحمت الهی رابه جوییم،وسرانجام در اقیانوس تعالی او غوطه ورگردیم،بهترین الگو، ونخستین سر مشق،در این زمینه،« یعنی دعا» قرآن خواندن است قرآن مجموعه ای از انواع نیایش های گونا گون رادر فصیح ترین عبارات، در خود دارد که زیباترین دوست ترین نیایشها را گاه از زبان بند گان بر گزیده خویش وپیامبران وگاه از زبان یک انسان باایمان وگاه از ز بان یک انسان گناه کار وگا ه از زبان یک انسان در ما نده  ونیاز مند به ما می آموزد ما گناه کاران درراز ونیاز های خویش باخداوند بیش تربه کلما تی  نیاز داریم که آروزمندی ما را بازبا نی مئوثر وآتشین، بیان کند…

 قلم اون زبان نبود که سرعشق گوید باز    

ورای  حد تقریر است،سرخ آ رزو مند «امیری  نهاوندی»

شرح این آرزو مندی، چه بهتر، از زبان پاک وآتش ناک انسانی تقریر شود که خودبرگیزدۀ خداست واز ژرفای دل با خدا آشناست ودر راز نیاز با خدا وند، دارای زبان آتشین و گویا است:

غلام آن کلماتم که آتش افروز است      نه آب سرد زند در سخن بر آتش  تیز (حافظ)

     کسی که به راستی خداوند را دوست دارد، بی تغافل اورا می پر ستد وبدون ذ ره ای این صراف، از دستور های خداوند اطاعت می کند . کدام یک از ما چنینیم؟ یکی از این الگو ها ی پر هیز کاری صبرو استقامت که باقلب آکنده از عشق وپاک دلی امام سجاد(ع) است که صحیفه سجادیه یکی از معروف ترین کتاب های دعا ونیایش می باشد. دعا خواندن در درگاه خداوند اظهار بندگی است دعا وسیله ساز است وگاهی خود وسیله است، یعنی همان طور که دارو وسیله شفاست، دعا خوا ندن هم وسیله شفاست. وبالجمله دعا برای امثال انیباء واوصیاء واولیاء ومضطربین وسیله است البته نه همیشه، یعنی همان طور که دارو بخورید، خوب می شوید دعا می خوانید وخوب می شود.دعا برای مردم عادی نیرو گرفتن است وپشتوانه اما به معنی رها کردن سایر وسایل نیست.همان طور که همه چیز وسیله است وپرده داراوست، همین طور هدایت وتوجه به خدا نیز از خداست وکتاب وقلم وسیله است «…. الله یهدی من یشاء» « وما خلقت الجن والانس الا یعبدون» قرآن سورۀ ذاریات آیه 56 ( من جن وانس را خلق نکردم مگربرای این که بندگی کنند) ودر خواست بندگی از بشر، نه به خاطر احتیاج خداوند است، بلکه برای افاضیۀ رحمت وظهور اسم « رحمن ورحیم» است پروردگار خواست ظاهر شود بشر وهمه چیز را خلق کرد تا شناخته گردد…..

«کنت کنزاً مخفیاً فأ حببت آن اعرف فخلقت الخلق بکی اعرف» مصابیح الا نوار ج 2 ص 405

    {من گنج پنهانی بودم، دوست داشتم که شناخته شوم پس انسان را خلق کردم تا شناخته گردم } از طرف دیگر، افاضۀ رحمت خداوند،به ظرفیت وگنجایش انسان، بستگی دارد، هر قدر بشر ظرفیت بیش تری داشته باشد، رحمت خدا را بیش تر می گیرد، اگر رحمت خدا را همانند آب فرض کنیم، انسان ها نیز هما نند ظروف هستند، یک ظرف است که تنها گنجایش یک لیتر آب را دارد وظرفی دیگر، چند ین تن آب را در خود جای می دهد تا برسد به دریا چه ودر اقیانوس که بی نهایت آب را در بر می گیرند. حال می گوییم بندگی خدا وند موجب گستر دگی روح انسان است، هر چه بندگی بیش تر شود، استعداد پذیرش رحمت پرور دگار بیش تر خواهد بود. پس از این، اگر بگوییم هدف از خلقت بشر برای افاضۀ رحمت است، به حق سخن گفته ایم،قرآن به این معنی اشاره کرده می فرماید:« ولا یزالون مختلفین الا من رحیم ربک ولذ لک خلقهم» سورۀ هود آیه 118و 119

     « انسان ها همیشه در اختلاف هستند، مگر کسانی که مشمول رحمت پروردگارت شوند، وبرای همین افاضۀ رحمت، بشر را خلق کرده است»  « یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» سورۀ فاطر آیه 15

< این مردم! شما نیاز مند به پروردگار هستید، وخدا وند بی نیاز وستوده است> پس دعا کردن ودعا خواندن برای طلب آمورزش ومغفرت باید موتواضعانه وطلب رحمت باشد.« خدا یا تو عزیزی، ومن ذلیلم، تو بزرگی ومن کوچک، تو قوی و توانا ومن ضعیف ونا توان، تو بی نیاز ومن نیاز مند، تو زنده ای ومن مرده، تو باقی هستی ومن فانی، تو غالی استی ومن مغلوب، تو پروردگاری ومن پرورده شده،» مفاتیح الجنان ص 628

     در مقابل، اگر انسان از خدا در خواست نکرده، ودعا کننده نباشد وخود را موثر مستقل دانسته وحال استکبار وبی نیاز از خداوند، خواهد داشت، از همین جهت امام سجاد(ع) در دعای صحیفه سجادیه می فر ماید:« سمیت دعا ؤک عبادته، وترکه استکباراً وتوعدت علی ترکه داخول جهنم داخرین» ( دعا را عبادت خواند وترک آن را استکبار، وبرترک دعا وعده جهنم دادند) وحکمت آن نیز چنین گفته شده که اگر انسان از دعا روی بر گرداند،خود وهمه چیز را مئوثر دانسته وخدا را هیچ کاره واین عین کفر وشرک است « ویستجب الذین آمنو وعملو الصالحات ویزید هم من فضلیه»  « خدا وندآنان را که ایمان آوردند وکارهای شایسته کردند، اجابت کند واز فضل خود افزون شان دهد»  سورۀ شوری  آیه 26 چون خداوند به بند گانش از رگ گردن نزدیک تر است، چیزی بین او ودعای ایشان مانع نمی شود، وهم به خودشان وهم به خواسته های شان عنایت دارد، ایشان را به سوی خود می خواند، وبه دعا کردن وا می دارد، پس بندگان هم باید این دعوت الهی را اجابت کرده ومتوجه او شود وبه این صفات او ایمان آورده ویقین داشته باشند، که به ایشان نزدیک است ودعا های شان را به اجابت می رساند ودر خواندن او پیش قدم شوند.پس اصل در دعا این است که انسان بنده خدا شده وخدا را مئوثر بداند، نه این که اصل در دعااست که خداوند مطیع وفرمانبردارباشد اشتباه مان در همین که کردن را با دستور دادن یکی می دانیم،حال آن که دعا، بندگی ودستور دادن،آقای است واین دو حالت فاصلۀ بسیار زیادی دارند،زیرا کسی که دعا نمی کند واز خداوند در خواست نمی نماید، خودرا محتاج نمی بیند وخود یا دیگری را مئوثر می داند،واین ویژگی ها قدرتمندان نا حق وثروتمندان زالو صفت است که قرآن در بارۀ آنان می فرماید:

     « ان الانسان لیطغی آن راه استغنی» سورۀ علق آیات 6و7 « دعا سپر مومن است وهر وقت دری را زیاد کوبیدی برایت باز می شود» حال دعا که حالت اهتسزاز وجنبش روح انسان به سوی عالم بالا وارتباط مجذوبانه وعاشقانۀ قلب با خداست، اشرف واعز حالات آدمی است وهدف ومقصد اصلی از تمام عبادات، تحصیل همام حالت است. چنان که فرموده است.« الد عا مخ العباده» دعا لب و مغز عبادت است.« مقصود از عبادت در این جا، دعاست وبرترین عبادت دعاست» ولذا حال دعا برای ارباب قلوب پیش از آن که «طلب» باشد،« مطلوب» است، وبه جای این که «مقدمه» باشد، « نتیجه» است و« غایت است» و« محصول است»! آن چه تو جه به آن لازم است این است که این همه شرف وشکوه جلا، از آن « حال دعا» است نه صرف لقلقه لسان وفقط لفظ به زبان که نه عاشق وشوری دردل پدید آورد ونه اهتسزاز در جان بیفکند.« واذا سالک عبادی عنی فانی قربیب اجیبت دعوته الداع اذا دعا فلیستجبوالی ولیئو منوابی لعلهم یر شدون»  ترجمه هنگامی که بندگان من از تو پیامبر(ص) در باره من سئوال کنند«بگو» من نزدیکم: دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم، پس آنها باید دعوت مرا بپذیرند. به من ایمان بیاورند تاراه یا بند، وبه مقصد برسند، کسی از پیامبر(ص) پرسید: ایا خدای ما نزدیک است تا آهسته با او مناجات کنیم؟ یا درو است تا با صدای بلند، اورا بخوانیم؟ این آیه قرآن نازل شد وبه آنها پاسخ داد که خدابه بنده گانش نزدیک است.

      یکی از وسائل ارتباط بندگان با خدا مسئا لۀ دعا ونیایش است، چرا که دعا روح عبادتی قریب به خدا وراز ونیاز با اوست، نزدیک تر از آن چه تصور کنید، نزدیک تر ازشما به خود تان، ونزدیک تر از شریان گردن هایتان چنان که در جای دیگر می خوانیم: ونحن اقرب الیه من حبل الورید سوره ق آیه 16 « عبدلله بن سنان» می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:« زیاد دعا کنید زیرا دعا کلید بخشش خداوند ووسیلۀ رسیدن به هر حاجت است، نعمت ها ورحمت هائی نزد پروردگار است که جز با دعا نمی توان به آن رسید:وبدان که هر در را که بکوبی عاقبت گشوده خواهد شد. اصول کافی ج 2 ص 268

     آری به ما نزدیک است، چگونه ممکن است از ما دور باشد در حالی که میان ما وقلب ما جای اوست!( وا علمو ان الله یحول بین المر وقلبه) سورۀ انفال آیه 24 پس دعا کردن با قلب شکسته رسیدن به پیش گاه خداوند متعالی ونجات از هر بلا ها، وبه تعبیر یکی از روان شنا سان معروف: « فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است!» اجتماعی که احتیاج به نیایش را در خود شان شکسته است معمولاً از فساد وزوال مصون نخواهد ماند……..

     نیایش نباید در وقتی خاص انجام داد در همه حال با توجه بود، تا اثر عمیق خود را در انسان از دست ند هد «نیایش» نوشته طبیب وروان شناس مشهور« الکیس کارل » از همه گذشته « دعا » یک نوع عبادت وخضوع وبندگی است، وانسان به وسیلۀ دعا توجه تازه ای به ذات خداوند پیدا می کند، وهمان طور که همۀ عبادت اثر تر بیتی دارد دعا هم دارای چنین اثری خواهد بود……. واین که می گویند: « دعا یک نوع فضولی در کار خداست! وخدا هر چه مصلحت با شد انجام می دهد» تو جه ندارد که مواهب الهی بر حسب استعداد ها ولیاقت ها تقسیم می شود، هر قدر استعداد و شا یستگی بیشتر با شد سهم بیش تری از آن مواهب نصیب انسان می گردد.

     دانشمندان می گوید: « وقتی که ما نیایش می کنیم خودرا به قوۀ پا یان نا پذیری که تمام کا ئنات را به هم پیوسته است متصل ومربوط می سازیم آئین زندگی ص 156» ونیز می گوید:« امروز جدید ترین علم یعنی روانپزشکی همان چیز های را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دا دند، چرا؟ به علت این که پزشکان روان در مان در یافته اند که دعا ونماز وداشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی وتشویش وهیجان وترس را که موجب نیم بستری از نارا حتی های ما است بر طرف می سازد» آئین زندگی ص 152 ولی این در خواست از دعا نباید تنها از زبان انسان صادر شود، بلکه از تمام وجود او بر خیزد، وزبان در این قسمت نماینده وتر جمان تمام ذ رات وجود انسان واعضا و جوارح او باشد. قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیدا کند، وهما نند قطره ای که به اقیانوس بی پایان بی پیوند د، اتصال معنوی با آن مبدء بزرگ قدرت بی یابد،دعا همانند دارو شفا بخشی در مان بیماری قلب وروح هر انسان می باشد، اگر به دنبال دارو می رویم وشفا از آن می طلبیم به خاطر آن است که او ان اثر را به دارو بخشیده واین نوع دیگری از دعا است که در احادیث اشاره شده است…..

     دعا یک نوع خود آگاهی وبیداری دل واندیشه، وپیوند با طنی با مبدء همه نیکی ها وخوبی ها ست لذا در سخنان حضرت علی(ع) می خوانیم:« لا یقبل الله عزو جل دعاء قلب لاه کا» خدا دعای غافل دلان را مستجاب نمی کند.اگر ما در دعا ونیایش هایی که در قرآن مجید برای انسانها تعلیم شده است با دقت کامل بیندشیم وآن قسمت از دعا ها ونیایش هارا که در « نهج البلاغه» و« صحیفۀ سجادیه» ودیگرمنابع حدیثی آمده است مورد تحلیل وتحقیق های همه جانیبه قرار بدهیم، با کمال وضوح خواهیم دید که هیچ وسیله ای ما نند دعا توانایی تحقق بخشیدن به تقا ضا ها انواع رشد وکمال را ندارد،با توجه به منابع زیاد دعا از اساسی ترین عوامل رشد معرفتی انسانی به وا قعیات پشت پردۀ طبیعت است،طبیعتی که نظام بسته نمای خود، اکثر بت افراد را در زندان تاریک جهل گرفتار ساخته است،در هر دعایی که یک انسان آگاه بی نماید ارتباط تازه ای با کمال ومیدء کمال احساس می کند.

ای مقیمان درست را عالمی در هر دمی    رهروان کوی عشقست هر دمی در عالمی (خوا جوی کرمانی)

اگر کسی معنای دعا ونیایش را واقعاً بفهمد، همین جهان هستی در عین حال که معبدی بزرگ، دانشگاهی است که عالی ترین دروس در بارۀ « انسان آن چنان که هست» و« انسان آن چنان باید و شاید» که هست برای وی تعلیم می دهد.نخستین سا زندگی دعا در یک انسان آگاهی به وجود می آورد، اینست که وی را به نیاز قرار گرفتن در جاذبۀ کمال، آگاه می سا زد وآگاهی او را در جاذبۀ مزبور قرار می دهد،در یافت نقض ونیاز برای یک انسان آگاه از منبع جوشان اشتیاق به کمال دردرون مبدء حرکت است که ادامۀ آن را تا ورود به منطقۀ کمال تئا مین می نماید.

     اگر دعا ونیایش حکمتی جز این نداشت که انسان را در موضوع فوق طبیعت وجریانات قانونی آن قرار می دهد وسلطه ونظارۀ دائمی خداوندی را در بارۀ هستی واین که خدا در هر لحظه می تواند جریان هستی را دریک نظام باز در مورد دگرگونی به وسیله ارواح شیفتۀ بار گاه خود قرار بد هد،برای ضرورت در حیات انسانی کافی بود.

    آری اگر دعا ونیایش جز این نتیجه ای نداشت، کافی بود که سر نوشت یک انسان را در همۀ سالیان عمر تغییر داده وحیات اورا با اشراف وگسترش من در هستی به جریان بیندازد! سا زندگی دعا ونیایش در بارۀ ابعاد گو نا گون انسان بسیار متعدد ومتنوع است که متأ سفانه مورد توجه کافی قرار نمی گیرد، الهی ای آن که تمام هستی پر توی از تجلی لطف وکرم ورحمت وعنایت توست. الهی، ای آن که پناه مضطری، وچارۀ بی چاره ای، وتوان نا توانی،

وقوت ضعیفی، وقدرت مسکین ومستکین، الهی از عشقت مستم، با هستی تو هستم، بی نور کرامتت پستم، در تمام روز گار خویش جز عشق تو طرفی نیستم، الهی این تشنۀ عشق را از چشمۀ فیضت سیراب کن، الهی این گرسنۀ محبت را از سفرۀ بزمت سیر کن. الهی، این افتادۀ مسکین را از آلو دگی نجات ده،الهی، این اسیر هوا را آزاد کن. من تنها وتنها،با کمک تو ودعا می توانم این راه دشوار زندگی ام را بی پیمایم، آن چه از تو امید دارم این است که لطف ورحمتت را در این راه از من گوشه نشین دریغ مدار، کرمت را بدرقۀ راهم نما ومسافر این سفر را از نظر عنایت مینداز،خدا وندا، مرغ اندیشه، از پرواز در حریم جلال وجبروتت نا توان است، وهمان عقل از درک وصفی از اوصاف واسمی از اسمائت عاجز وپرشکسته مارا در این سیارۀ تاریک، نوری جز نور تو نیست، ای راهنمایی مو جودات، مارا به راهت هدایت کن از غم هجرت، دلم را بدرد آر وآفتاب وصالت را بر شب تاریک قلبم بتابان، آئینه جانم را به عشق جلا ده، سر تا پایم را به روشنی کمال بیارای، درون قلبم را از غم ما سوا برهان،بر دل شکسته ام رحم آور، یادت را در جانم جاوید کن وپروانۀ وجودم را ای شمع بزم هستی در شعلۀ عشقت بسوزان شب هجرم را به روز وصال رسان، ساز دلم را با زخمۀ عشقت به نوا آر، وشراب لطف ومحبتت را در کامم ریز، وشاهد کرامتت را هم آغوش قلبم کن، آن چه دلم می خواهد این است که جان نا قابل در پیش گاهت افشانم، اوقاتم را غرق شور وعشق کن وتا هستم تو فیقت را از من دریغ مدار…….. آمین ……..ای خدای مهربان……

 

چه کسانی دعایش اجابت می شود؟

 

     شک وتردید همواره حالاتی آشنا برای انسانها بوده است ، وهمواره این سوال برایشان پیش می آید که آیا قدرتی وجود دارد که بتوان از آن کمک گرفت. این تردید به خاطرعدم اعتماد وایمان کامل به وجود قدرت برتراست که تمام کا ئنات  زیرقدرت خود دارد هنگامی که در حالت دعا قرار می کیرید به این موضوع ایمان داشته باشید که قدرت روحی شما تنها علت وسبب وتنها عامل نجات دهنده شماست . واز صمیم قلب اطمینان حاصل  کنید که با وجود آن هر غیر ممکنی را ممکن وهر عملی میسر می شود.در وهله اول این جمله تا کیدی را همواره با خود تکرار کنید. روزی خواهد رسید که من به آرزوی خود برسم. آری روزی می رسد که من خوشبختی خود را بیابم " اما فراموش نکنید که خواست وآرزوی خودرا به آینده موکول نکنیم وآن چه می خواهیم  درزمان حال از ضمیر با طن بخواهیم  وبه آسانی بدان جان ببخشیم والبته این ، در صورت میسر است که به آن   ایمان داشته باشیم. « یعنی مومن واقعی وخالص به درگاه خدا وند باشیم»

   (هنگامی که برای کسی دست دعا به سوی آسمان بلند می کنید اورا در اعماق روح وضمیر باطن خود بنشانید واورا با چهره ای شاد وروحی آزاد ببینید واز این که دعایشان مستجاب خواهد شد شکر گزاری کنید.هنگامی که با روح واعتقاد رو به سوی خداوند می کنید تا شناختی که از او«خدا» دارید می دانید که آرزو یشان را بر آورده خواهد کرد.زیرا خداوند هر گز با شکست میانه ای ندارد.نه آن را مشناسد ونه آن را برای بندگانش می خواهد بعنوان مثال اگر از تصویر تندرستی عزیز بیمار خود را به ذهن تان بسپارید وتمام دقت خود را بر روی بهبودی او متمرکز کنید خداوند نیز بر این تمر کز ذهن شما صحه خواهد گذاشت. آخرین مرحله دعا شامل شناخت وقبول آن است واعتقاد به این مسئله حتماً اجابت خواهد شد اما این نکته را به خاطر داشته با شید که ما هرگز در به دین وجدان وضمیر واعتقادات با طنی خود نستیم . اما می توان با قدرت ایمان به آرزو های خود جامه عمل بپو شانیم ودعا ها را مستجاب کرد)

 

منبع انیتر نت

 

از امام صادق(ص) نقل شده که فرمود، پدرم می فرمود، پنج  طایفه است که دعایش از طرف پرورگار تبارک وتعالی بی اجابت نخواهد بود:

(1) دعای پیشوای  عادل، کسی که در برابر خدا وکارهای خدا به عدالت رفتار کند دعا ونیا یشش از طرف خدا بی پاسخ نخوا هد ماند، خداوند به بنده ای عادلش قول داده است که دعایش را اجابت می کند.

(2) دعای مظلوم،« کسی که مورد ظلم واقع شده اند» خداوند فرموده است هر چند با تا خیر، اما حتماً از طرف ظالم انتقام می گیرم..« پس ظالم هیچ وقت دعایش به در گاه خداوند اجابت نمی شود» ظلم خودش در بین بنده کان خدا یک عمل قبیح وپست شمورده می شود……..

(3) دعای فرزند صالح برای پدر ومادرش.« پیامبر(ص) فرموده است فرزند صالح گل از گلهای بهشت است»

(4 ) دعای پدر صالح برای فرزندش.

(5 ) دعای مومن پشت سر برادر مومنش که خدا می فرماید برای تو همانند اوست،« یعنی آن چه را که برای برادر دینی خود در خواست نمودی، برای تو نیز همانند آن خواسته را، برآورده می کنم»

 

     خداوند متعال در بیان حال پیامبراکرم(ص) ومومنان در روز قیامت می فرماید: در روز قیامت خداوند،پیامبر ومومنین را رها ورسوا نمی کند وآبرو وموقعیت آنان را محفوظ می دارد ونور آنان را که براثرایمان راسخ واعمال صالح به دست آورده اند به سان راهنمایی کامل پیشاپیش وهمدوش، آنان را به سوی بهشت پیش می برد وآنان چنین گوید:« ربنا اتمم لنا نورنا واغفر لنا انک علی کل شی قدیر» سورۀ تحریر آیۀ 8 بارالها، نور مارا تکمیل فر ما وبر آن بیفزا، هما نا تو برهر کاری توانایی، خداوند متعال در قرآن کریم از دو گروه دعا کننده یاد می کند: یک گروه آنان که چشم به دنیا دوختند وبه جهان آخرت بی اعتنا هستند،آنها در مقام دعا هم از خداوند فقط دنیارا می خواهند.

     ومی گویند:خداوندا، آن چه می خواهی به ما بدهی دردنیابده چنین کسانی در آخرت بی بهره اند« یعنی دعایشان مورد استجابت نیست» گروه دوم کسانی هستند که نظر به دنیا ی خود دارند وهم اعتقاد به آخرت، اینان این گونه دعا می کنند« ربنا آتنا فی الدنیا حسنته وفی الآخره حسنته وقنا عذاب النار» بقره آیۀ 201  ودر حدیث دیکر آمده است: حضرت رسول (ص)  بعیادت مرد مسلمان (منظور مرد مومن است) رفتند که از بیماری رنج می برد حضرت به او فرمود. آیا دعا کردی وچیزی از از او{خداوند} خواستی؟ بیمار گفت: آری، این گونه با خدا سخن می گویم بارالها، اگر مرا در آخرت می خواهی عذاب کنی، آن را در این دنیا برایم قرار بده: حضرت فرمود« سبحان الله! تو طاقت چنین عذابی را نداری، چرا نگفتی « ربنا آتنا فی الدنیا………….بقره آیۀ 201 « آن بیمار این گونه دعا کرد وخداوند شفایش داد» باز خداوند در قرآن می فرماید « ربنا آتنا ما وعد تنا علی رسلک ولا تخیرنا یوم القیامته انک لا تخلف المعاد» آل عمران آیۀ 194 بارالها، آن چه را به پیامرانت وعده دادی به ما مرحمت فرما، ومارا در روز قیامت رسوا نساز، همانا تو خلف وعده نمی کنی. همان طور که ملاحظه می شود وقتی از صمیم قلب دعا خوانده شود استجابت آن حتمی است، زیرا در آیۀ بعد می فرماید:«ماستجاب لهم ربهم»  « اربعته لا ترد لهم دعوته حتی تفتم لهم ابواب السماء وتصیر الی العرش، دعو ته الوا لد لو لده والمظلوم علی من ظلم ولحاج یر جع والصائم حتی یفطر» دعا وتوسل به نقل از اصول کافی باب من ستجابت دعوته حدیث 6 رسول خدا( ص) فرموده چهار طایفه هستند که دعای آنها رد نمی شود ودر های آسمان برای آن ها باز است تا به عرش خدا برسد…

(1 ) دعای پدر برای فرزندش.

(2) دعای مظلوم بر علیه کسی که باو ظلم کرده

(3) دعای حاجی تا باز گردد.

(4) دعای روزه دار تا افطار کند.

     پس نبا ید به پدر ومادر بی اعتنا بود،« بهشت زیر پای مادر است» زیرا اولاً پدر ومادر واسط در فیض وجود انسان هستند، وهمان طور که شکر خداوند واجب است چون خالق وبوجود آورنده ای ماست، شکر پدر ومادرهم واجب است،واز طرف دیگر هنگامی که پدرویا مادر برای فرزندش دعا می کند، واقعاً از محبت وعشق به اولاد ودعای است خالصانه، دعای آنها جز صدق وحقیقت چیزی نیست،این که خداوند می فر ماید« ادعونی استجب لکم» سورۀ مومن آیۀ 60 اگر کسی خواسته واقعی خودرا از خداوند بخواهد واز طرف اسباب را بینند یعنی موثر واقعی وکار آمد واقعی را بخواند دعایش مقرون به اجابت است کسی که در کشتی نشسته ومو جهای دریا اطراف اورا احاطه کرده، وهر آن در خطر غرق شدن است ووسیله ای به جز خداو ن ندارد،وقتی دعا می کند اولاً خواستش واقعی است. یعنی نجات را می خواهد وثا نیاً غیر ازذات لا یزال پروردگار کس دیگررا نمی بیند،حال می گویم هنگامی پدرو مادر خدا را می خواند، وبرای فرزند ش چیزی می خواهد چون از روی محبت است، درنزد خداوند خالص است، یعنی یک خواست واقعی است وهم چنین حالت آنها، حالت اضطرای دارد، پس حتماً به پیشگاه خداوند اجابت می شود. واقعاً پدر ومادر حقوق بسیاری بر گردن فرزندان دارند. خداوند کریم در چند جای قرآن، فرزندان را برادائی حق پدر ومادر سفارش کرده است ودر سورۀ اسراء می فرماید:« پروردگارت حکم کرد که به جز اورا نپرستید وبه پدرومادر نیکی کنید اگر یکی از آن دو یا هر دو در نزد تو{ فرزند صالح} در سن پیری رسیدند به آنان اف نگو وتندی مکن وبا آنان به ملا مت ونرمی سخن گو، ودر برابر آنان تواضع ومهربانی پیشه کن وبرای آنان دعا کن وبگو:« وا خفض لهما جناح الذل من الرحمته وقل رب ارحمنا کما ربنا صغیراً» سورۀ اسرا آیۀ 24 پس نتیجه این می شود که دعای پدر و مادر برای فرزندش بسیار مئو ثر وبا ارزش است..