2014-12-12
استاد جان محمد واثق
بغض تلخی گلویم می فشارد
واژدهای اندوه وجودم را می بلعد
شبنم یأس در گلبرگ چشم آشیانه ساخته
شراره ی جانسوز درکانون سینه ام زبانه می کشد
منظره ی جانکاه بیدست وپایان دریوزه نشین
اندیشه وروحم را درلجه ی غم واندوه فروبرده
آزاده ی دست بر سینه،مقابل دونان به تعظیم ایستاده
وحرف آرزو وخواهش برلبانش خشکیده
پاسبان شب را خواب غرور وغفلت فرومالیده
جیفه خواران کرگس صفت،چشم به راه طعمه دوخته
وکشتی زنده گی در قلزم بطارت وعطالت لنگر انداخته
ونهنگ آدم خوار،پارو را ازدست نا خدا ربوده
کشتی نشینان بهت زده در تلاطم دریا
انتظار خضررا میکشند.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بغض