X

آرشیف

دیوانه باز آمده با کاروان برف
با لحظه‌ها و لذت و لطفِ جهان برف
دیوانه باز حرف دلش را نوشته‌است
با واژه‌های صاف و سفید زبان برف
ـ در این دیار، عشق فقط دل شکستن‌است ـ
بر سینه‌ای سفید و فراخ جوان برف
دیوانه داد می‌زند و باد… می‌برد
اوراق خاطرات خدا را ز جان برف
دیوانه از کنار خودش رفت دورتر
می‌کرد خویش را خفه با ریسمان برف
□□□
تا آفتاب داغ وجودش طلوع کرد
در من شکست بار دگر استخوان برف

15/11/1391

درة کشرو

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.