X

آرشیف

بانـــوی کوچک

 

به دختر عزیزم، بُشرٰی وقتی 71 روز داشت و تازه تبسم و تماشا یاد گرفته بود

پر می زند فرشته در آسمان چشمت
زیرا؛ هنوز پاک است این آستان چشمت
صف بسته دسته دسته مثل هزار میچید
یک آسمان ستاره در کهکشان چشمت
شرمنده می شود گل از ساحل لبانت
در خویش می شود غرق، موج از تکان چشمت
صد صفحه حرف دارد شاید نگاهت، اما؛ 
در فهم من نگنجد شرح بیان چشمت
پل بسته خیره خیره با یک جهان تماشا
تا انتهای چشمم، رنگین کمان چشمت
در چشم من چه دیدی بانوی کوچکم؟ که…
وا مانده با تعجب امشب دهان چشمت
مهتابِ پشت ابر است این عکس خیره؟ یانه
«شامامه» غرق در خاک در «بامیان» چشمت؟

15/6/92 زکریا. فصیحی

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.