آرشیف

2014-12-13

حبیب سرود

باغ

تقدیم به هم میهنانم، به آن تازه نهالانی که در این باغ تازه تازه می چرند و به آن برگ های سوگواریکه به سببی یا خزان های به گوشه گوشه‌ی از این جهان افتیده اند.
 
 
ای خسته باغِ خشکیده کی سبز می‌شوی؟
ای تخمِ پاکِ پاشیده کی سبز می‌شوی؟
ای تازه دم نهالی که در باغ می‌چری
پاهای تیشه، ترکیده، کی سبز می‌شوی؟
ای شاخه‌ای که هردم ترا با برادرت
سوهان جنگ ساییده کی سبز می‌شوی؟
ای سوگوار برگِ درختی به هر طرف
با هر خزانِ افتیده کی سبز می‌شوی؟
ای داغ دیده باغی طعام تبر، نه ترس
حالا تبر که غلتیده کی سبز می‌شوی؟
ای باغ باغ‌های خدا از پس غروب
تا آفتاب تابیده کی سبز می‌شوی؟
 
24/5/1390  کابل