2020-10-25
محمد اسحاق ثنا
آباد بود و امن و امان بود خانه ام
ویرانه کرد خصم پلید زمانه ام
رفته به باد جمله ای بود و نبود من
هستم چو مرغ بی پر و بی آب و دانه ام
تنها غم است و گوشه ای ویرانی و سکوت
آخر چی شد مآمن من آشیانه ام
ملای شهر از چی چنین حکم میکند
من را به چی گناه زنند تازیانه ام
در زیر بار این همه غم های زندگی
بنگر خمیده همچو کمان است شانه ام
امروز غیر حیله و تزویر و گزب جنگ
غیر از همین کجاست پسند زمانه ام
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۲۵.۱۰.۲۰۲۰
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بار غم