X

آرشیف

این غزل به استاد غلام حید یگانه پیشکش میشود:

 

 

نقش مرا کشید، ولی  تلخ تر کشید
در تشنه گی پیالة  دستم بسر کشید
وقتی رسید نوبت قسمت ز آبها
دریا نگاشت ، خانه من خشک بر کشید
طوفان گرفت و خواند و را سرنوشت من
چون کاج قد نمود و به شاخش تبر کشید
سی سال رسم کرد در او خون شتک زده
واندر میانه این دل امیدور کشید
دادم به کشت گاه عقوبت زمین ولیک
قسمت به من نه خانه نه کوی، نی گذر کشید
بر برگ تابعیت من خط زد از هراس:
افغان ودر کناره اش، از خود نظر کشید
وامانده در بسیط بد زنده گی، خراب
درمانده در گذار به من صد پدر کشید
و انگاه نوشت معنیی من خوشه چین درد
شب را حصار دامن این کوی و در کشید
با من حساب فتنه ایام می شمرد
پایان گرفت دفتر و فصل دگر کشید
اینگونه رفت عمر و غریبانه ماند نام
نقش مرا کشید ولی  تلخ تر کشید
2جدی 1388

کابل

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.