آرشیف

2014-11-24

نادیه فضل

اهداء میکنم به انسانهاییکه برای افغانستان ـ سرزمین من صادقانه میاندیشند

وای ایوای ما مسلمانان رنگ بغضیم حجم سنگین شقاوت، زهر تلخیم ما مسلمانان چه بیدردیم چه بیدردیم… وای ایوای ما مسلمانان بیگانه هاییم از خدای خویش، بیگانه ایم از خویش ما مسلمانان چه دردانگیزنامردیم ما مسلمانان به زخم دست و پای کودکی زهرهزاران نیشخند را هدیه میداریم ما به قرآن دست میمانیم، و زیر چادر سوگند لکه های خون قلب مادری را لکه ی صدها خیانت را، جنایت را بی دریغ پنهان میداریم ـ که در دستان ما داغ اند… ما مسلمانان کباب گوشت آدم میخوریم جامهای ما پراز خون ضعیفان مستِ مست، وشیهه برلبهای ما هربار ازجهنم شعله میبارد آسمان ما خدای دیگری دارد… ما از همه بالاتریم ـ والاتریم و بهترین استیم ما از تمام دانش دنیا فقط باریش طالب وار خوکردیم ـ وای ایوای ما مغرورترین استیم ما شبیه کرم ها در میان گند و خندق جان میگریم ما مسلمانان از همه بالاتریم و بهتریم ـ مامسلمانان! کودکان با دستهای تکه تکه کفشهای چرم ما را مثل بال نقره ی خورشید، میزنند صیقل کودکی دیگر میان کوره های خشت میپوسد وای ایوای ما مسلمانان، تا دم مسجد پیشروی چشمهای خالق هستی، با ریاکاری میشماریم دانه تسبیح و دردل طرح ویرانی برای خانه ی آن دیگری را نقش میبنیدم ما مسلمانان دردرون داش های خشت سازی شادِ رویای کباب دست و ران کودکی در اشتهای سفره ی رنگین خود مستیم ما مسلمانان مادری رادر عزای سوگ فرزندش در آنسوهای دریا ها و کوه ها زخم میکاریم ما مسلمانان، مهمان نوازانی عجیب روزگارانیم ما مسلمانان، نان و آب کودک خودرا زدستان غریبِ مرد غربی می ستانیم ما مسلمانان عجب مغرورـ شاش در دستان ودر دیگ همانی می کنیم کوخانه ی مارا نگهبان است ما مسلمانان، مسلمان تر ازآنیم کان خدای عالمی خواهد ما مسلمانان، مسلمان تر ازآنیم کان خدای عالمی میخواست "مامسلمانان زقرآن پوست را برداشتیم و مغز قرآن را به آتش سوختیم"* ایوای ما مسلمانان عاصی و دیوانه و مسموم نفرت ریاکار و غلط ،چرکین مست لذت از وجود کودکی، مفلوک وخونین لکه دستان خودرا درصفای برگهای پاک قرآن میکنیم پنهان بزم شادی میزنیم ـ نازک پسرهای عفیف و بیگناهی را به کام خویش میخوانیم ما مسلمانان شهوت عاصی خودرا درمیان رانهای کودک بی آب و نانی رام می داریم ما مسلمانان میدریم پیراهن یک دختر نابالغ و تنهای بیکس را می مکیم ومیجویم پوست تنش را،سینه هایش را، لبانش را ما مسلمانان در سجود و در رکوع حتی درون خانه پاکیزه آن خالق یکتا غرق رویای تجاوز مست بوی خون وگوشت کودکانیم، مست خون نوجوانانیم ما مسلمانان افغانی، غلیظ لکه های گـُه بروی پاک قرآنیم. نادیه فضل 24 فبروری2012 * مازقرآن مغز را برداشتیم / پوست را پیش خران انداختیم مولانای بلخی