آرشیف

2018-12-3

افسر و سرباز میدان نبرد کیست

افسر و سرباز میدان نبرد کیست

امر، اطاعت و قانون پذیر قوای مسلح فرزندان فقیر هستند

تمام نیروهای امنیتی افغانستان فرزندان مردم فقیر ،مسکین وکم اقتصاد این سرزمین اند. جز تعدادی محدود اگر به مقامی هم رسیده اند آغاز وظیفه بافقارت وپراز مشکلات بوده است رنج ودرد همه مستضعفین ومجروحین را میدانند ودر نبود نان چرب وخشک کلان شده اند وآمده جان دادن درسنگر نبرد هستند وتامین امنیت جان، مال واولاد سیاستگر وبزرگ را میکنند ومدافع خاک هستند وافسران عالی رتبه که سیاسی آمده اند به قوای مسلح از درد مردم آگاهی  ندارند واحساس شان کمتربوده وافسران دلسوز زیاد به قوای مسلح افغانستان میباشد که به ایشان فرصت کمتر داده شده است وزمینه رشد شان آمده نشده است 
وعده یی هم به مرور زمان از این مسلک صاحب سرمایه شدند در تمام قطعات محاربوی در میدان نبرد که جان شان درخطر است و اعلان آن این است که جسد آن برای خوانواده فقیر ومسکین اش باید سپرده شود آن جگر گوشه خانه فقیر است وآن فرزندان سیاست مداران وتجاران که به قوای مسلح آمده اند آنها انتظارقوه که در راس آن هستند به نفع شان میباشند تا برای اشخاص مورد اعتماد خویش کمک کنند  
که از یک طرف ای خوانواده ها درد وسوز گداز فرزند را که از دست داده می چشند از طرف دیگر غم نان اعضای باقی مانده خانه را  و از طرف دیگر مخاطب بودن  نداء زشت کافر برای مرده اش میشنوند واز طرف دیگرم در بعضی مناطق برای مرده اش جنازه علنی خوانده نمیشود ومردم اشتراک به جنازه اش مجرمیت دینی میدانند وحاکم ومسوول کشور حتی  قاتلش را نمی شناسد چی رسد از وضیعت زنده گی خانواده اش خبر باشد  .
این خانواده ها برای ترتیب کتابچه شهید فقیرزاده اش به ادارات دولتی مراجعه میکنند وبا صدا ولحن تند وبا مشکلات فروان امتیاز شهیدش گاه اخذ وگاهی کمبود بدست می آورد 
این خانواده فقیر چرا این قدر باهمه مشکلات دست وپنجه نرم وبا روز های تلخ وایام پر از اشک را  سپری میکنند و در آزمایش پروردگار قرار می گیرند

 نه در نزد خان و زور مند قدر دارند ونه هم نزد حاکم ومردم عام  درهر گوشه که خطر جان باشد اول باید فرزندخانه فقیر مزه آنرا بچشند و اگر آن فرزند صاحب علم وقلم هم شود توانای واحساس قابل ملاحظه هم داشته باشد باید حد خوده را شناخته و بر موقف مردمی اش نظر کند که بچه فقیرزاده است سرمایه ندارد نباید به فکر بزرگی و احترام علمی باشد واز نادان وجاهل بایدپیروی کند در غیر آن  روز های سختر را می بیند.

من در در سپری ایام عمرم دیدم زنده گی های مختلف و دور از تصور وخیالا تم بوده وانسان های نهایت ظالم وحیوان صفت را دیدم وبه ایشان اشک ریختم که این ها  کی  به عذاب الهی گرفتار میشوند وچرا این قدر تلاش دارند که برای خانوده ها وقلب های مجروح شده به زخم شان نمک به پاشند واز این حالت ذلت آمیز چرا لذت می برند وخوشحالی مردم را بدبختی خود میدانند من فکر نکنم در هیچ کشور کفری واسلامی چنین فرزندان فقیر جان نثار باشد که گروه گروه به شهادت می رسند

در قوای مسلح خویش اگر چنین فرزندان جان گداز کشورهای دیگر می داشتند وبه تاریخ خویش درج و همه ملت اش در گذشت زمان ممنون واحسان مند فرزندان شان می بودند و افتخار میکردند وبا استقبال های بدون تصور مواجه می شدند اما در افغانستان نه مرده ونه هم زنده اش قدر دارد

 و کاشکی دوره عسکری در قوای مسلح برای عموم مردم مکلفیت می بود تا مزه عسکری همه می چشیدند 
همه مردم باید نیروهای امنیتی خویش را مردمک  چشم خویش بدانند  به ایشان را افتخار وعزت بشمارند که چنین فرزندان کم پیدا میشود.  
از همه بیشتر قشر جوان هستند که در میدان های نبرد می رزمند وپیکر های خون آلود شان به خانواده های شان تحویل داده می شود
 از طرف دیگر هم مخالفین این نبرد ها هم فرزندان هستند که  ناآگاهانه قربانی این جنگ ونبرد هستند وجسد های هر دوی شان در یک قبرستان دفن میشود و رنج ودرد فرزندان را  هردو خانواده می کشند واز این نبرد که در بین خود افغانها جریان دارد همه قلب های مردم جریحه دار بوده واز این حالت رنج میبرندجنگ های قومی ،سمتی،تعصبی ،سیاسی،استخباراتی،تجارتی،فرهنگی،مذهبی،حزبی،نمایشی، در نبود سیاست مداران دیندار، دلسوز و مستقل  مکان این جنگ ها در افغانستان وسایر کشور های اسلامی شده است اما رهبری وجود ندارد که در راستای وحدت امت اسلام وکشورهای اسلامی کار کند واز قتل ها وتلفات مسلمانان توسط خود شان جلوگیری صورت گیرد واز پروژه ودخالت ها کشورهای بیرون جلوگیری نمایند.