آرشیف

2022-8-11

محمد اسحاق ثنا

اشک فقیر
من دشمنی از حد فزون انسان به انسان دیده ام
نه اینقدر وحشت‌گری حیوان به حیوان دیده ام
نه مهر و نه هم عاطفه نه شیوه‌ی مردانگی
مانده چنین در مُلک ما مردم پریشان دیده ام
ای روزگذار دل‌ شکن وی خصم دون سنگم مزن
بس کن ستم را بهر من رنج فراوان دیده ام
داستان چه گویم از وطن از درد و از رنج و محن
مردم پریشان و غمین با چشم گریان دیده ام
مال یتیمان برده شده در روز روشن بی حراس
هرچند در هر گوشه‌ی ایستاده دربان دیده ام
نه درس و نه هم مکتبی نه کار و بار و نه معاش
اشک فقیر از گشنگی دامن به دامان دیده ام
محمد اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا
۱۰ آگست ۲۰۲۲