آرشیف

2015-6-22

احمد شکیب حمیدی

از تـــــــو یک تبسمی برایم غنیمته

چند ماه است که بجز دنبال کردن اخبار, علاقه ای چندانی به نوشتن ندارم. در خلال این مدت سوژه هایی بسیاری چون افتتاح پارلمان ؛ انتخاب رئیس مجلس ,تشکیل دادگاه ویژه انتخاباتی ,ایجاد پایگاه نظامی امریکا در کشور و ده ها موارد دیگر به سرعت برق و باد  آمدند. و  با همان سرعت در هاله از ابهام  ,با رویدادهای جدیدتر از یاد ها رفتند  و جای خود را به مسئله نه چندان تازه و جدیدی چون " مصالحه با طالبان!! " عوض کردند ،
اما سوژه اصلی حکومت افغانستان ,آی ایس آی و انگلیس ها در چند ماه اخیر تنها و فقط  " بزرگنمائی از طالبان و صلح با آنان" تشکیل داده است. پاکستان  در هردو جبهه جنگ گرم  و جنگ نرم موفقیت های چشمگیری در کشور ما داشت. ابزار جنگ گرم پاکستان با وحشت و دهشت صدها تن فرزندان این مرز و بوم  از جمله فرمانده سیدخیلی را به شهادت رسانیدید . و ابزار جنگ نرم پاکستان در اروپا و امریکا تحت نامهای فریبنده صلح خواهی  با برپایی راهپیمائی ها خواهان خروج نیرو های غربی از افغانستان گردیده و با جلب حمایت افکار عمومی غربیان میدان را برای پنچابی ها و چوهدری ها خالی میکنند در داخل کشور متاسفانه " شورای عالی صلح " نیز به عنوان ابزار جنگ نرم پاکستان عمل میکند طوریکه بار ها اعلان کردند که حاضر به پذیرش هر نوع  امتیاز و پیش شرط از جانب طالبان میباشند.  بمصداق آهنگ گوگوش عزیز
 

چه به پاي تو بريزم لايق پاي تو باشه
چه بخونم که بتونه جاي حرفاي تو باشه

پيشکشم براي تو يه سبد محبته
از تو یک تبسمی برایم غنیمته

 

اما عوامل ای ایس ای که تا مغز استخوان در درون دستگاه حکومت نفوذ کرده است جواب اینهمه محبت ها را با انفجار و انتحار وحشت و بربریت میدهد.  و بر ناامیدی رئیس جمهور می افزایند  اما رئیس صاحب جمهور همچون پتر کبیر که میگفت من راه شکست دادن را از شکست خوردن می آموزم از پشت نمی افتد و هر دو ماه یکبار بالای برادران  ناراضی خود صدا میکند .  هفته قبل خبری عجیبی در میدیا پخش شد که  گویا ملا عمر به افرادش دستور داده که دیگر مکاتب را نسوزانند. این خبر که معلوم شد از ارگ بوسیله عوامل ای ایس ای پخش شد چنان رئیس صاحب جمهور را شادمان و دیوانه ساخته بود که : 
مراتب تشکرات و تمنیات و سپاس گذاری خود رادر اسرع وقت بدون اینکه صحت و سقم خبر را معلوم کند ابراز کرد.و یکبار دیگر به ریش خود و ملت خود خندید. بیخبر ار آن که چوهدری ها چند لحظه بعد توسط ذبیح الله مجاهد به تکذیب خبر پرداخته و آب سردی را روی دستان رئیس جمهور ریختند.
اما پرسش اساسی اینجاست که چرا آقای کرزی که خود را رئیس جمهور منتخب میخواند از دیناسور طالب در ذهن خود بت ساخته و شب و روز به پرستش آن بت میپردازد؟.چرا  شکستن این بت برایش دشوار است؟. آیا او که خود  مسخ این نیرو، تفکر و یا گروه  شده است، در عالم خود می پندارد که دیگران هم باید  او را دنبال کنند؟. آیا گاهی با خود اندیشیده است که شاید دیگران این طور فکر نخواهند کرد و حتا امکان دارد که بر ضد افکار او هم باشند. آیا گاهی در عالم رویا از دایره ترسیمی خود پا بیرون  گذاشته تا  بفهمد که چقدر آدم خوش باور  است.؟  
 هرچند در کشور ما از سالها رسم بر این است تا دوسیه ها ناگشوده میماند و گره ها بدون اینکه باز شوند جای خود را به گره های جدید  میدهند و ابهامات بر جای می مانند و سرانجام هم بدون اینکه معلوم  شود که مسئله یا رویداد اصلی از چه قرار بوده چگونه اتفاق افتاده  به آرشیف ذهن ها و تاریخ سپرده می شود. بطور نمونه قتل و یا خودکشی میوند وال هنوز در میدیا ما پس از 38 سال تازگی دارد چون هنوز روایت های مختلف و بسیار متضاد نقل می شود . اما همین رسم دیگر  آنقدر آزار دهنده گردیده است که محال است آدم تا ابد  ناروا بیند و صبوری ورزد !لهذا در این صلح یک جانبه و پر از ابهام که بنظرم هزاران نکته باریکتر از مو دارد نباید نظاره گر بود! نباید منتظر ماند تا انگلیس و پاکستان در عقب در های بسته باز هم گره دیکری را بر مشکلات ما بی افزایند! تصور بر قراری صلح در " افغانستان آزاد"  توسط سرسپردگان ای ایس ای  خیال فریبنده بیش نیست و بنظرم آنقدر مشکل است که درخت کیله در انترکتیکا ثمر دهد!!!!،