آرشیف

2014-12-12

نبی ساقی

ازجوانان کمونیست تا مکتب رفته گان دموکرات

دهۀ چهل وپنجاه خورشیدی درکشور، سال های کشمکش وجروبحث های بسیاری بود میان جوانان مکتب خوانده متأثرازجاذبه های سوسیالیسم وجوانان الهام گیرنده ازافکار اخوان المسلمین وبنیادگرایی اسلامی. هرچند این دوگروه وجوۀ افتراق زیادی داشتند؛ اما درعمده ترین هدف شان که رسیدن به قدرت ومخالفت بارژیم حاکم ودست زدن به فعالیت های عملگرایانه وحتا ترور وقیام مسلحانه بود، باهم مشترک بودند مردم، مردمی که شاه را سایۀ خدا می دانستند ودرظل حمایت ارباب قریه شان دریک محیط وجّو شبه فیودالی زندگی می کردند، ظاهراً به هردوی این جریان به دیدۀ شک وتردید می نگریستند ونسبت به آنها چندان حسن نیتی نداشتند.
پیام عمده واساسی هردو گروه (جدای ازرفتارآنها) روی همرفته شبیه هم بود: تغییرنظام وآوردن عدالت.
جریان متمایل به سوسیالیسم که اکثریت این نوع مکتب خوانده ها را شامل می شد ،نسبت به طیف رقیبِ خود هم  ازسازمان یافتگی بیشتری برخوردار بود وهم ازجانب حکومت- شاید زیرفشارنیروی های بیرونی – میدان جولان وسیع تری برایش میسربود. این جریان چند ویژگیی بارز داشت که به بعضی از آن ها در زیراشاره می شود:
                                               
1- قدرت طلبی وادعای آوردن عدالت وترقی درجامعه
2- طرفداری افراطی وبیشترتبلیغاتی ازتجدد دربرابرسنت
3-حمله های نمادین به رسوم وعنعنات مردم وسنت های حاکم قبیله ای
4- تحقیروتوهین به مذهب ومراسم مذهبی
5- انقلابی بودن
6- عملگرایی
7- افراط گرایی وشتاب زدگی
8- انحصارگرایی وجزم اندیشی
 
به هرحال زمانی که این گروه با تأثیرپذیری از الگوهای جهانی خویش وبه کمک آنها وباهمان شیوه معمول آنها- کودتا ، جنگ وخشونت- به قدرت دست یافتند ورژیم حاکم را برانداختند ؛ باهمان شتابزدگی ذاتی شان بدون توجه به ساختارهای اجتماعی وبسترها وزمینه های فرهنگی ، اقتصادی واعتقادی در پی تطبیق یک شبۀ دیگرخواسته های شان برآمدند وبااستفاده ازحربۀ معمول زور وارعاب و وحشت شروع کردند به کارها واقداماتی که نه تنها مارا به عدالت وبرابری ومدینۀ فاضلۀ که سوسیالیسم وعده می داد نزدیک نکرد؛ بلکه باعث ظلم وبدبختی وعقب ماندگی وکشتاروجنگ های گردید که جان ملیون ها انسان را ازآنها گرفت وملیون ها انسان دیگررامجبور  به مهاجرت وآوارگی ساخت وخانه ها را ویران کرد وشهرهارا به گورستان مبدل گردانید
اقدامات عجولانه ونسنجیده این گروه که روند طبیعی ونورمال رشد وتوسعۀ اقتصادی ، سیاسی وفرهنگی جامعه را برهم زده بود، درنهایت به تخریب ونابودی زیرساخت ها وزمینه های توسعه وانکشاف انجامید واعمال ورفتارهمین های که به سنت گریزی وعنعنه ستیزی نظاهر می کردند ، درعمل باعث تحکیم روابط ومناسبات سنتی گردید وبه جای پیشرفت وترقی ، مارا سال ها به عقب برگرداند.
ازطنزهای جالب زمان ما هم شاید یکی این باشد که همین سنت ستیزبه اصطلاح متجددِ پرشور که دیک نذر را چپه می کرد وبه مذهب ونمادهای آن می خندید ومذهبی هارا توهین می کرد وزمین واملاک پدر خویش را به خاطرآرمان های سوسیالیسم می خواست به خلق رنجبرقسمت نماید ، امروزه می بینی که برای خود چندین خانه ودکان ورستورانت دست وپاکرده ودربهترین هوتل های شهربامصارف خیلی گزاف عروسی فرزند خویش را جشن گرفته وبالباس سپید وچپن عنعنوی تازه ازسفر حج برگشته است وچندین گاو وگوسپند نذرکرده وبه بازدید کنندگان اش تسبیح وآب زمزم تقدیم می کندو اگر احیاناً اورا « جناب الحاج فلانی خان» نگویی دوباره انقلاب راه می اندازد!                                                                                     
اگربخواهیم جوان سوسیالیست سی چهل سال پیش را – لااقل درسطح غور- باجوان مکتب خواندۀ امروزی که دراین چند سال ، تازه از زیر گرد وغبار وخاکسترجنگ سربرآورده ، مقایسه کنیم ، می بینیم که دغدغۀ جوان تحصیلکردۀ امروزی بازهم مانندگذشته ، مسألۀ عدالت است ؛ اما این جوان برخلاف آن یکی ، برای تطبیق خواسته های خویش نمی خواهد به زورمتوسل شود وآدم بکشد. جوان کمونیست ما می خواست سنت را یکسره قربانی تجددکند وباهرچه رنگ وبوی عنعنه داشته باشد ، دشمنی بورزد. اما جوان امروزی که تجارب تلخ اسلاف خویش را زیرچشم دارد ، می خواهد میان سنت وتجدد رابطه برقرار کند وبرای ساختن آینده ، پلی بزند میان گذشته وحال وآینده.
جوان امروزی ما چون خود را دموکرات وهواخواه مردم می داند به رسم ورواج ها وعنعنات آنها به دیدۀ احترام می نگرد وبه خواسته ها وباورهای مردم ولو به آنها باورمند نباشد، قدرمی نهد وچون کثرت گراست ، پنداشت ها وباورهای آنها را به رسمیت می شناسد وحقایق را چند لایه ومتکثروذوبطون می بیند.
جوان کمونیست دیروزی یکی ازمشخصه های عمدۀ او انقلابی بودن وی بود. اومی خواست به سرعت ویک شبه همه چیزرا دگرگون سازد وفلک را سقف بشگافد وطرح نودر اندازد. اما جوان امروزی ما ، خودرا اصلاح طلب می داند وباشیوه ها و روش های متعادل ومناسب وسنجیده گام برمی دارد وروند طبیعی تحولات اجتماعی را درنظرمی گیرد وزمینه ها وبسترهای دگرگونی را سبک سنگین می کند ودرمجموع سعی می ورزد ، شناخت دقیق تری ازمردم وخواسته های آنها داشته باشد.
جوان دیروزی ما به شدت عملگرابود. اومی توانست کودتا کند ، تظاهرات راه بیندازد ، به ترورمتوسل شود و وحشت خلق نماید واین هارا بخشی از راه رسیدن به هدف بپندارد ؛ اما جوان امروزی ظاهراً باعملگرایی محض تعریف نمی شود. اوتلاش می کند پیام خود را ازطریق کتب ، رسانه ها، فعالیت های مدنی ورفتارهای غیرخشونت آمیزبه مردم برساند ودراین هدف وآرمان خویش خیلی عجول وشتاب زده هم به نظرنمی رسد ومیانه روی واعتدال از اصول اساسی او به شمارمی رود درحالی که جوان پیرو سوسیالیسم افراط گرایی وشتاب ازچهره های شاخص شخصیت او به حساب می آمد.
جوان دیروزی ما ، درغور، میتوان گفت که تاحدودبسیاری اهل تقلیدوغوغا. اوقهرمانانی داشت که بیشترسیاستمدار بودند وغالباً ازطریق کودتا وخشونت وانقلاب به قدرت رسیده بودند. لینین ، فیدل کاسترو، مائو، چه گوارا- ودرجبهه دیگرکسانی مثل سیدقطب – وامثال ایشان الگوهای بودندکه درمیان جوانان دیروزما، پیروان وعلاقمندان بسیاری داشتند. جوان آزادیخواۀ امروزما را، شاید بتوان گفت که تاحدودی بی قهرمان است . اوبیشترمیل دارداهل تحقیق وتعلیم باشد تااهل تقلید وعمل واحیاناً اگرگوشۀ چشمی به قهرمانانی هم داشته باشد ، این قهرمان بیشترازمیان عالمان ومحققان است تاسیاستمداران وصاحبان قدر�� .
سؤال اساسی اما این است که جوان مکتب خواندۀ امروزی ماکه درپی عدالت ودموکراسی وآزادی است – باتوجه به کارنامۀ جوانان دیروزی ما – چه نقشی می تواند در روند تحول اوضاع به عهده داشته باشد؟
اگرجوانان مابیشتربه دنبال مسایل سیاسی باشند وبه حول و حوش قدرت ومسند دور بزنند وازآن طریق ( که خیلی مؤثروپرکشش هم هست) بخواهند به اهداف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتصادی شان برسند، بعیدنیست که این ها هم در همان چاهی بیفتند که کمونیست ها وبنیادگراها افتادند وازهمان سوراخی گزیده شوند که آن ها گزیده شدند . اما اگربه همین شیوۀ کنونی وبااستفاده ازروش چاپ کتب وکرسی معلمی ورسانه هاونهاد های مدنی وغیره به فعالیت خود ادامه دهند، هرچند شاید تأثیر کار آنهاچشمگیر و آنی نباشد ولی در بلندمدت ممکن است بتواندآیندۀ روشنی برای جامعۀ ما به ارمغان آورد و درامرتوسعه وترقی ورفاه کشور، مفید ومؤثرواقع شود.
 
نبی ساقی