آرشیف

2017-8-24

Shahla Latifi

ارغوان زار

 

گاهی که در گیسوانم چون انگورها بر تاک می آویزی
وقتی لمسم می کنی و با جرقه عشق احساسم را می افروزی
آنگاه در آستان بیخودی
دستهایم طراوت شان را به تو می دهند
چشمانم رنگ شفق را می گیرند
و هوس, از میان ارغوان زار بالا می رود

و تو نیز 
چون جزیره ای میان لذت و آب
با عشق و هوس مرا میجویی
من, وحشی و مست 
سراسر تنم را بتو هدیه میدهم
و در فراز دریای نور
همچون پرستوی شاد می رقصم

و در تفرج لحظه ها اندامت از طعم من پر می شود
و من
از میان حلقه های اشک بتو می نگرم 
و زیباترین شعر روزگار را
به گوش تو زمزمه می کنم

و آهسته آهسته
آرام و رازآلود 
بر باغچه عطرآگین چنان به خواب میرویم
گویی دیگر فراموش کرده ایم که از هم جدا شویم

June 30th, 2017