آرشیف

2015-1-14

گل احمد عثمانی

اخــــــــــلاق طبابت و صحت

 

اولتر ازهمه جا دارد که درمورد تعریف اخلاق طبابت وصحت بطور فشرده تماس گرفته تا درروشنی آن که مبتنی براصول اسلامی ,اجتماعی ,اقتصادی وغیره است اهداف ومقاصد دراین ارتباط برجسته گردد:
اخلاق طبابت وصحت عبارت از ارج گذاری واحترام به حیات انسان وشناخت ارزش ذاتی وعظمت افراد وحق نگهداری راز واحترام به اشخاص میباشد,احسان کردن و ضررنرساندن دواصل تکمیل کننده اخلاق طبابت میباشد که انجام کارهای مثبت را برمحققین وضع میداردتا منفعت افراد رابه حداکثر رسانیده واضرار رابه حد اقل کاهش دهد ,همچنان عدالت اخلاق صحت ایجاب مینماید تابه انسان به صورت یکسان دورازنظر رنگ , قوم ,نژاد , سرزمین ,ملیت وغیره برخورد صورت پذیرد یعنی میتوان گفت که صحت جز، ازحقوق بشراست وهرانسان مستحق است تا ازآن به قسم مساویانه برخوردار گردد.
ازدیدگاه اسلامی انسان درزندگی بحیث موجود فاعل المختار تلقی گردیده وهیچکس حق تحمیل زور, زجر ,تجاوزبه حثیت وتلف نمودن حقوق صحی واجتماعی ومالی آن راندارد.
هچگاه یک طبیب وکارمند صحی نمیتواند بدون اخذ اجازه مریض ومریضدار وی را معاینه یا بدون درنظرداشت حالت اقتصادی نسخه تحریروادویه توصیه نماید.طبیب مسولیت تا بروحیه همکاری وصداقت ورازداری دقیقا" به حرفها ومشکلات مریض گوشداده وتوجه نماید وبعد ازایجاد فضای مطمیین وسالم باحفظ حق آذادی مریض ومریضدار به معالجه آن مبادرت ورزد , طبیب نباید این حق را بخود بدهد که مانند یک بادار ویا قوماندان مریض ازمسلک سو، استفاده کرده ودر برابر مریض که ضرورت به پرستاری وتیمار داری ومرحم گذاری دارد داکتر سالاری نموده وباعث محرومیت مریض ومریضدارازحقوق وامتیازات شان گردد که مغایر همه اساسات اسلامی ,اجتماعی واخلاق طبابت میباشد.
با عاطفه واخلاق حسنه یک طبیب مریض بر علاوه تداوی جسمی اعتقاد وباور معا لجه را نیز توام با تداوی روحی تحصیل منماید .چونکه اصول اخلاقی طبابت وصحت وشقوق آن یکی از اصول اساسی اسلام است بنا"همواره اسلام به عدالت ,احسان ,سپردن امانت به اهلش ,حفظ کرامت انسانی ,دوستی بمردم ,راز داری وشفقت شدیدا"تاکید نموده وازجمله ارزنده ترین اعمال محسوب کرده است .
ازلحاظ اجتماعی ازینکه طبیب محرم ورازدان مریض به حساب می آید ایجاب میکند که از نظر اخلاق طبابت این اعتماد بزرگ خدادادی را حفظ کرده وقربانی وفدای پدیده نا شایسته بوالهوسی سو؛ استفاده ازمسلک , تعصب ,تبعیض وغیره نگرداند .
در تمام فرهنگها از آغاز بشریت تا کنون طبابت بواسطه قوانین اخلاقی تنظیم گردیده است وسوگند نامه هیپوکرات که برای تمام طبیبان آشناست یک مثال مهم ازرعایت اسا سات اخلاق طبابت است .
جنبه های اقتصادی اخلاق طبابت میطلبد تا به صورت عموم درحین معالجه وتجویز ادویه وتحریرنسخه وغیره توان مالی واقتصادی همه اقشار بخصوص کسانیکه مشکلات اقتصادی دارند درنظر گرفته شود در غیر آن از نظر اخلاق طبابت شخص مریض متحمل ضرر اقتصادی وطبیب ازنظر عدم رعایت اخلاق طبابت وصحت مرتکب خطا وگناه میگردد.
از نظر اقتصادی افغانستان کشور فقیر درعین حال روبه انکشاف بوده که مطابق آمار موجوده حداکثر مردم افغانستان روزانه کمتر ازیکدالر امریکای عایدات دارند بنا"اتکاه به اخذ فیس وصعود قمت درنسخه ها وادوبه وتجارتی ساختن طبابت باعث کمرنگ شدن عرضه خدمات صحی میگردد به این اساس اقتصاد دانان بدین باورند که عدالت ومساوات درتخصیص منابع وتوزیع آن در سیستم های صحی عمده ترین ضروریات اخلاقی طبابت درکشور های کمتر انکشاف یافته می باشد.