2016-9-28
مسعود حداد
همچو مجنون می سرایم، عاشق لیلا شدم
ترک بوستانش نموده، عازم صحرا شدم
در کویر آرزویش، تشنه لب هستم هنوز
بانگاه کُنج چشمم ، آب را جویا شدم
آن کویرِگرم وسوزان ،سوخت تارِ پود من
خوش درآنم، آخرالامر، عشق را آوا شدم
همچو لقمه چرخ میزد، برزبانم، نام او
لال وگنگی ام زدود و ، اینچنین گویا شدم
بادۀ چشمش فزون و، نرخ می خواری بلند
ساقیِ افزون طلب را، زین سبب مینا شدم
احسن الخالق ترا خوانده، کنم شکری بجا
قطره سان در عشق بودم، عاقبت دریا شدم
مسعود حداد
28 سپتامبر 2016
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
آوای عــشــــــــــق