آرشیف

2015-12-7

سعدالدین غوروال

آهنگ دل

آهنگ دل  
داشتم امید وآرزوی که ،
شب بگذرد صباح میشود                                                
روزگارما درفرا راه زنده گی
بارورمیشود
ما با قد وقامت بلند درمسیرزمانه
دردیارکس وناکس گام های بلند تر
برخواهم داشت
اما
روزگاری ما درامواج طوفان زده بحربیکران
به ساحل نرسید  
ما بخود خوردیم ، بخود تپیدیم  ، بخود پیچیدیم
درنیم راه سفر درگذرگاهی پر تلاطم ازامواج
 راه گشای سفرنامه ما به آب فرورفت
دیگر قطب نمای خرید وفروش نداشت  
 دور ازتصور بود که درباره اش فکر کرده بودیم
داشتم  امید وآزوی که درحیطه خیالاتم
درخواب وخیال دیده بودم
  خیلی بلند پروازانه بود  
بخود گویم  به شما میگویم
که حالا دیگر
آهنگ زنده گی سازوسرود نا همگون دارد
 مفهوم زنده گی عصر وزمانه را نغمه سرایان
کاذب  به خط وخبرخود
 ازطی دل تاریخ دزدیده اند
به ما میرساند
 تا آهنگ زنده گی را
موزون ساخته نگهداریم
قدوقامت مارا بلند کنیم
نام ونشان آهنگ زنده گی را روی دل تاریخ هک  کنیم
کشتی طوفان زده که درفرا  راه غرق شدن است
 به ساحل رسانیم
راه نجات را جسستجو کنیم 
درنگارستان دوروبرزنده گی شادیانه بچرخیم
امید وآرزوی مان را ازطی دل بسوی
 صباح ناب وروشن برابر کنیم
سازوسرود شادیانه زمان را با قد وقامت بلند
برپا کنیم
غوروال – هرات