آرشیف

2014-12-17

جمشید رحیمی

آسیب پذیری تیم تحول و تداوم

حرکت سریع و فورمولیته کاندید تیم تحول و تداوم و همچنان استفاده از مفهوم آیه مبارکه تغییر و برشمردن جزئیات برنامه در نخستین روزها توجه برخیها را بخود جلب نمود اما با گذشت هر روز و با تکمیل عناصر تشکیل دهندۀ این حرکت که معرف هویت عقیدتی این تیم است إعتبارش را زیر سؤال برده است. خیلی ناراحت کننده خواهد بود که آرزوی رشد و تداوم یک حرکت، سرانجام به یک توهم بدفرجام مبدل شود. دلیل این سراشیبی عدم درک درست این تیم از هنجارهای عقیدتی ودینی مردم و نگاه درست بگذشته سرنوشت این تیم را بجای دوام بزودی مسیر سراشیبی سوق میدهد… از آنجائیکه هیئت رهبری تیم تحول متشکل از افراد وابسته به أحزاب خلق و پرچم میباشند؛ این ذهنیت را در بین جامعه سنتی و مفتخر به ارزشهای جهادی در افغانستان ایجاد کرده که گویا عمال شوروی سابق اینبار زیر نام و لباس دیگر تلاش رسیدن به قدرت سیاسی در کشور را دارند. از نظر عام مردم افغانستان که حوزه های اصلی رأئی دهی را تشکیل میدهند رهبران و افراد وابسته به تیم تحول وتداوم عامل أصلی تجاوز شوروی وقت به افغانستان بوده که ملیونها شهید و مهاجر را در پی داشت و ادامه جنگها نیز پیامد دسترنج همین افراد بوده است.
چرا تحول و تداوم؟ در انتخاب نام تکت انتخاباتی تیم تحول و تدوام از لحاظ زمانی توسط یکتعداد متخصصین اماتور کار شناسی شده، طوریکه عدۀ از رهبران حزب پرچم با إعتقاد به تکرار تاریخ فیصله نموده اند که با استفاده از هر حربه و وسیله حتی دین و مذهب توجه مردم را بخود جلب و پیروزی مجدد را در استانه هفت ثور که مقارن با نتائج انتخابا ت است از آن خود و بعد تحول را از همان نقطه ادامه دهند. لذا منظور اساسی این تیم ادامه تحول در اقتدار سیاسی از همان مسیر است. خوانندگان که با رهبران تیم تحول آشنایی دارند بدرستی میدانند که گاو پیر کنجاره خواب می بیند. دیگر بقدرت رسیدن دوستم ها، اتمر ها و اشرف چند چهره که تکنوکرات وسخنگوئی طالب و تخصص اشاعه فساد اداری ونا امنی را به اثبات رسانیده است یک خواب خواهد بود.
تفلسف عوام فریبانه: شما میدانید در روز های نخستین حکومت نو پای در طرح پالیسی های سیاسی، امنیتی واقتصادی کشور اشرف غنی احمد زی، زلمی خلیل زاد و جلالی نقش بارز داشتند، در حقیقت ایشان چشم وگوش کاخ سفید در کابل بودند. واژه های جذاب و فریبنده را مطرح کردند که پیامد آن کاملا فساد اداری، بی إعتمادی سیاسی و گسترش نا امنی بوده است؛ مثلا:
1- این سه شخصیت قانون اساسی افغانستان را مهندسی کردند که شما شاهد تشابه، تناقض و سردرگرمی در بسیاری از مواد قانون اساسی میباشید.
2- این فیلیسوف نماها بخاطر نا امن ساختن کشور کلمه جذاب و فریبندۀ «دی دی آر» را طور عملی ساختند که باعث گسترش نا امنی در کشور شد. یعنی پروسه باز گشت طالبان را درست مهندسی کردند. طوریکه افراد مسلح طرفدار دولت را زیر نام افراد مسلح غیر مسئول خلع سلاح و خلاء امنیتی بوجود آمده را توسط طالبان پر کردند.
3- تشکیل کمپنی های امنیتی بجای تقویت ارگانهای امنیتی هم از ابتکار وارداتی همین سه فلسفه ناآشنا به واقعیتهای افغانستان بود. از آن گذاشته با طرح قبل الوقت پروسه عدالت انتقالی بسیاری از افراد مؤثر در امنیت کشور را مأیوس و مخالفین مسلح را تقویت کردند.
4- رسوائیهای اقتصادی زیر نام اقتصاد بازار از رسوبات فکری این دلالان بازار های کشور های بیگانه بود که در افغانستان بستری مناسب نداشت و حتی عمدا به اشاعه فساد پرداختند وهمین افرادیکه در پهلوی شان هست همه متهم به فساد اند. حالا این مقوله آقای غنی را ببینید یک روپیه سر مایه افغانستان مساوی میشود به پنج روپیه سر مایه خارجی! یعنی چه این یک فورمولی است که خود شان میدانند ومردم را متعجب ساخته اند.
1- عدالت انتقالی: طرح واژۀ بنام عدالت انتقالی هم ظاهرا خیلی فریبنده وجذاب است. خاصتا زمانیکه می بینیم که شهر به ویرانه تبدیل شده وهزاران انسان بیگناه به قتل رسیده وکشور را فقیر ویتیم فرا گرفت. هرکس علاقمند است که عا ملین این بدبختیها محاکمه و مجازات شوند؛ اما درین شعارهای غیر مسئولانه شتاب زدگی غیر عقلانی وجود داشت، طوریکه افراد قدرتمند از مرکز و اطراف خود را نشان این گلوله بی جهت ومبهم فکر کردند وتصمیم گرفتند بجای همکاری با دولت در مقابل مخالفین نر مش نشان دهند. لذا طرح عدالت انتقالی از لحاظ زمانی ونبود ظرفیت ها باعث گسترش نا امنی در کشور شد واین را بزرگان درست گفته که «گفته و کرده را زمان ومکانی مشخصی است» نه اینکه به تحریک دیگران ذوق زده شویم. به همین تر تیب تشکیل کمپنی های امنیتی و طراحی عملیات و نا امن سازی شاهراه ها به منظور باج گیری از منابع تمویل کننده یکی دیگری از سیاست تنفر، انزجار وناامن سازی کشور بود که مبتکرین حرکت تحول و تداوم در آن نقش داشتند وهمین هسته در آنزمان مغزهای متفکر نظام و یا حامیان نظام به حساب میرفتند. اگر قرار باشد فعالین جامعه مدنی ما این کلمات را بدون ظرفیت های زمانی و مکانی هجا کنند باید همیشه مصروف محاکمه و مجادله باشیم؛ زیرا هیچ زمانی عاری از جنایت نبوده از دهه های گذشته میگذریم، همین حالا چه جریان دارد؟ اگر آمار کشتار های غیر ملکی را از دفتر یوناما بگیریم طی این ده دوازده سال چند هزار نفر بیگناه کشته شده باید بعد ازین دور در کتاب ثبت ناقضین حقوق بشر ومرتکبین جنایات جنگی شهرت وعکس بوش، اوباما وأعضای دولت افغانستان ثبت گردد درین صورت حکومت ها مجبور اند پیهم یکدیگر را محاکمه کنند. عدالت خواهی در هر کشور خیلی مهم وضروری است بشرطیکه واقعی وعملی باشد وشرایط زمان و امکانات درست سنجش شود. نه اینکه یک هیاهوی غیر عملی.
بنابراین چه باید کرد؟! تیم تحول وتداوم اگر عقیده داشته باشد که با همین ترکیب زیر ماسک و شعار دین و تفسیر آیه مبارکه تغییر که به آن عقیده هم ندارند به منزل میرسد یک توهم بیش نخواهد بود. نباید مردم افغانستان را تا این پیمانه ساده وخوش باور فکر کنند. این تیم از نظر هنجارهای عقیدتی و واقعیت های تاریخی و ارزشهای دینی از آسیب پذیر ترین حرکت ها در مبارزات انتخاباتی سال جاریست. شما به زودی شاهد قیام وعکس العمل قشر های مختلف جامعه خصوصا علماء ومتنفذین علیه این حرکت ریا کارانه تحول خواهید بود. پس بهتر است بجای ترکیب سوچه وخالص، متهم وبد نام یک ترکیب مشترک از همه نیروها داشته باشیم؛ تا مردم مارا به احیای حزب وجهش های بد نام گذشته متهم نسازند. 

16/02/2014