2014-12-28
سید محمد نادر خرم
وه که از بادۀ جانانه شدم مستِ الست
جامه افگندم و هوش و خِرَدَم رفت ز دست
گفته بودم نه کنم باده پرستی هرگز
رندی از باده فروشان ، سر من توبه شکست
مهوشی ، سیم تنی ، زلف فتاده سر دوش
باده در ساغر و پیمانه پُر و شیشه به دست
صف عشاق درید و سوی من گشت روان
از سر لطف کنار من بیچاره نشست
گفت : این آب بقا است که رندان نوشند
بی می و ساغر و مینا ، کسی از غصه نرست
سید محمد نادر خرم
اسلو – ناروی
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
آب بـقــا