2014-12-26
رسول پویان

درشتیهای خشن روزگار، بر جان آدم،
تبر میزنند-
و اژدهای کینه و تعصب، از چهارسو،
صمیمیت و مهربانی را
دم میکشد.
ریا و دورنگی را،
زرنگی نامند؛
و صداقت را، در چوک شهر،
به دار زنده اند.
از آنسو خشم تفنگ-
و از این سو،
ستیزماشین با احساس و عاطفه،
دلها را میآزارد.
آه!!
رویای محبت، پاکی و لطافت،
دل را دریاب-
و به جسم و روحم آرامش بده،
و هرآنچه از صفا، شور، شادی،
صداقت و عشق در ماست،
باهم بریز،
تا با روح واحد و انرژی مشترک،
گیتی را، شکوفه باران کنیم،
و دانههای یأس را
با سرانگشتان احساس و عاطفه،
از غمین دلهای مردم میهن،
بر چینیم؛
که این نیاز هستی و انسان است.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
Muhammad of Ghor
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
نیاز هستی و انسان