2014-12-29
محمد ناصر مسعود

بیا که دوری تو جسم و جان من سوزد
بیـا که فـرقت تو استـخوان من سوزد
ای آن که بی تو مرا نیست زندگی در کار
غـــم جــدایی تــو خـانمـــان مــن سـوزد
چــو بر زبان بیارم غم فراق تـــرا
یقین بدار که کام و زبان من سوزد
شرار شعلة عشق نگار بر تن من
زبانه کرد که شاخ جوان من سوزد
اگر چه سوخته ای جسم و جان «مسعود» را
روا مـــدار کــه روح و روان مــن سوزد
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
غــــــــــــــــــــــــم جـــــــــــدایـــــــــی