X

آرشیف

… چون درختِ سپیدار
 
یک
 
ایا زوارِدشت های خموشی!
کــَسی که از نواحی اندیشه‌های دلتنگست
و لسانِ درخت را می داند
وآتش واندوه آشنای وی اند
سلام می گوید.
 
 
دو
 
وادعا دارد:
درنواحی باورکردن
نوای کنونی شکستنِ اسکلت است.
 
سه
 
ومی زند فریاد:
نه راهِ زیستن است
اگرفرو فتد کوهی.

قصه های غمانت را، همی، بلند بساز
وزنده باش چون درختِ سپیدار
ودر تمام ِ فصول
فقط صدای خودت را بدیگران بنمای!
 
چهار
 
ایا مسافرلنگ!
بدرود!
.
برلین ،
دوهزاروبیست
 
 
X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.