X

آرشیف

این دل نشد شبی که به سویت سفر نکرد
ترس از هراس و راه ز خوف و خطر نکرد

مثل همیشه حادثه تکرار شد ولیک 
یک روز هم ز آمدن اش کس خبر نکرد 

رفتم به کوچه کوچه پی مهر و مردمی 
یک کس ز روی مهر سر از در به در نکرد 

خود سوختم به درد خود و خود گریستم 
یک کس به آه و حسرت من دیده تر نکرد 

صیاد زد به تیر جفا صید ناتوان 
رحمی به صید کوچک بی بال و پر نکرد 

دشمن چنان به ریشه ای نخل امید ما 
زد زخمه ای نفاق که با ما تبر نکرد

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.