X

آرشیف

دل های همیشه ناآرام

 

ما مردمانی هستیم که اگر خارج از کشور برویم در مسیر راه ممیریم و تلف می شویم و اگر به هدف برسیم باز هم میگرییم و اگر در داخل کشور بمانیم هم کشته یا معلول جسمی و روانی می شویم و یا اگر زنده بمانیم هم باید بگرییم!

کار ما گریه و در مانده گی شده در کشوری که راه علاج برای رسیدن به خوشبختی نیست.

حتی هموطنان ما که با تلاش ها و ریسک های خطرناک شان، خود را به کشور های خارج رسانیدند روح شان در امان نیست. اگر جسم شان را از سرزمین دود و غم نجات دادند روح شان دائیم آشفته و نگران هموطنان، فامیل، خاک و آبادی شان بوده و در زجر و شکنجه روانی بسر میبرند و عمر شان با همین دلواپسی به ملک بیگانه سپری می شود.

آنانکه که در کشور هم مانده یا نخواسته و یا نتوانسته از مرز و بوم این سرزمین بیرون روند، هر روز با کلمه شهادتین از منزل گام به بیرون گذاشته و امیدی به برگشتن خود ندارند. در محافل عروسی، جشن های که باپاس لیاقت های جوانان ما در تالار ها برگزار میگردد و یا مومنین که در مساجد برای نماز می روند با یک صدای بلند ترکیدن بمب دنیایی سفید به سرخ و  سیاه مبدل می شود چنانچه بار ها این گونه صحنه ها را شاهد بودیم. 

در کوچه سرک ها جاده ها هنگام قدم زدن به تصاویر و رنگ و رو رفته اطفال یتیم با بوجی های از کاغذ های خشک و هزاران آرمان به دل و یا با تعداد معلولین و حتی معلولین که خود شان را در روی جاده های خاکی بدلیل نداشتن پا و هم دست جسم شان را میکشند و گدایی میکند. این نوع سیما و آشفتگی حاکم هموطنان که داخل کشور است را به سوی افسردگی و بیماری های روانی و تکالف عصبی پیش برده و نتایج هم واکنش های خشن نسبت به هم بی باوری ها زیاده خواهی ها و رو اوردن به تجملات با نبود در آمد و فقر های خانمانسوز می گردد.

کلاه گذاری ها، جعل و تزویر ها، فساد اداری و فساد های دیگر گویا گونه ای از تلاش برای رسیدن به خوشبختی خود و خانواده خود میباشند در حالیکه سعادت و خوشبختی ما هر روز در مبدا معامله و با دستان مزدوران به ظاهر مسئولان در نطفه حرام می شود.

افغانستان سالهاست در آتش جنگ و نفرت می سوزد و چه توقع باید داشت در چنین وضعیت که اشخاص و افراد ساکن و یا مربوط به این سر زمین که رهبران ما مزدوران دیگر کشورهاست، رفتار سالم و صحی از خود تبارز بدهند.
ما همه گیج شده ای روند ناسالم سیاسی کشور خود هستیم. دوست و دشمن ما درهم آمیخته تشخیص بین شان دشوار است. اینکه به کی و چه کسی اعتماد کرد دید و منطق ژرف را می طلبد.

نوشته ای از: سارا رضای

دل های همیشه ناآرام

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.