X

آرشیف

زهی روزگار

یک پیاله چای سیاه
تکه پنیر خامه 
دو سه خرمای شیرین 
یک پارچه نان تازه
و یک مشت بادام درختی 
در مقابل چشمانم 
روی میز تحریر کوچک در بشقابی
جا گرفته اند
***
و من با یادی از گذشته ها
و آرزوی جریان زندگی
در سراپای پرنده زخمی آنسوی پنجره ی رو به هوا
لقمه ای به دهن می گذارم
که زهی روزگار
هر لحظه اش نعمتی است
پرتمنا

شهلا لطیفی
02-25-2016

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.