آرشیف
بهانه یی بــــــر سیر معارف در افغانستان!
عصمت الله راغب
ما را عقیده برایناست که از آغازین مرحله که انسان پاه بجهان هستی میگذارد، نیازمند شناخت خود وخدای خود بوده؛ در کنار آن نیازمبرم به یک کانونی معرفتی وآموزشی دارد تا در آن خود را بازشناسد. روی این ملحوظات توجه به یک معارف معیاری وبا کفیت که جوابگوی نیازمندیهای تعلیمی وتحصیلی ملت در سطوح مختلف بوده باشد وحد اقل معرِف هستی خودمان برخویشتن باشد، یکی از نیازهای اولیهی جامعه ماست. بنابراین تجربه نشان دادهاست که عقب مانی یک کشور از علم و تحصیل ربط مستقیم به عقب ماندهگی از تمام دستآوردهای دارد که امروزه بشر به وسیله آن به سادهترین رقم جهان را میبلعد ودشمن را نابود میکند ویا به عبارت ساده امروزه این همه انقلاب صنعتی که جهان را درعصرشگوفایی که زنده گی انسانها را از بدویت به مدنیت تغییر وتحول بخشیده، همه وهمه نتایج حاصله ازعلم بودهاست که دستیابی با این همه ارزشهای معنوی درچوکات یک معارف باکفیت شکل میگیرد. رسیدن با این همه آرزوها تنها وتنها وابستهگی به سیستم آموزشی معیاری وبا کفیتی دارد؛ که همه بخشها را درخود ممکن ساختهاست که غایتاً کرۀ پهناور خاکی را به دهکده کوچک مبدل ساختهاست. به رغم التفات به ارزشهای والای مقام معارف، هرنوع کوتاهی وسهلانگاری در عرصه تضمین یک معارف با کفیت از سوی دستگاه حاکم که زمینهساز حصول علم ودانش باشد وهمانطور لحظهیی غفلت وفترت در این میانه، درحقیقت آمدهکردن وسوق دادن مردم به یک زندهگی بربری وبردهگیاست که مانند طایفهی کتاب ناخوانده الزاماً باید تمام تاریخ را تجربه کنند.
ازسوی دیگر چگونگی نظام آموزش وپرورش در حوزه افغانستان مبرهناست که از اثر ناکارا بودن دستگاه حاکم وعدم توجه به علم ودانش در چوکات یک اداره سالم، امروزه بیشتر از سی وشش درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندهگی میکنند ودر آمد روزانه آنها کمتر ازپنجاه افغانی در روزاست واین خود عامل بر گدایی کردن تا غلامی کشورهای اجنبی را ازسوی حاکمیت ناکارا برملت جنگزده افغانستان تحمیل میکند وهمینطور این نابرابریهای اقتصادی زمینهساز نیازمند بودن انام افغانستانی را به دولهای غربی محیا و بسترسازی مینماید وتاجای که نسل امروزی را زیررهبری تفکر تمامیتخواهان تفوقجو ودرفقدان یک معارف عاری از فساد ومدرن برای عرضه خدمات به آن نسل خراسان نشینی که دیگر روحیه غلامی وبردهگی را ندارند، از این ناحیه عمیقاً آزردهخاطر وملول آرزوهایشان ساختهاست. ازآنجای که معارف محورهمه دستآوردهای بشریست ربطی مستقیمی با چگونگی زندهگی مردم دارد، مخلص سخن اینکه با معارف با کفیت میتوانیم با تمام مصایب فرا راه زنده گی از قبیل فقر وفاقهگی وامثال آن مبارزه کنیم وهمانطور هرگاه خشت اول زیربنای کاروزنده گی مانرا ذریعه سواد معیاری تهداب گزاری نماییم؛ بدینوسیله با سادهترین گونه میتوانیم با تمام تنگدستیهای زندهگی وبخصوص ازهرنوع دست پیش کردنها بسوی کشورهای غربی جلوگیری به عمل آوریم. اما بدبختانه در این خاک تاهنوز آنانی اسب قدرت را قمچین زدند وبردیگران تاختند ومیتازند که تنها نیروی جسمی داشتند تا نیروی فکری. وقتی تاریخ را بعنوان تجربه ورق میزنید جز خیانت یکی نسبت به دیگر، حاکم بودن حس تفوقجویی وتمامیتخواهی، برتری گوییهای زبانی، عقدهمندیهای خصمانه وامثالهم؛ دیگر چیزی را که نشانگر دعوت به توحید ویک پارچهگی اقوام بوده باشد ومنافع ملت را برقبیله ترجیح داده باشند، یافت کرده نمیتوانید. نتیجه اوراق تاریخ درباب این سلسله خاندانها ایناست که همه آنها مبتلا به جمودفکری وخشکمغزی بوده وخصومت به معارف کشور داشتند وآنانیکه چهار روزی را اقبال حاکمیت یافتند چنین نبوده که به مشوره و رای ملت وبه اساس قضاوت تعلیمی وتحصیلی شان قدرت را صاحب شده باشند، همه آنها وقتی حس قدرتنمایی به سرشان میزده، آمدهگی معامله را بایک ابرقدرت در پیش میگرفتند وکسانی ازمیان شان بیشتر فرصت این معامله را پیدا میکرده که قدرت جسمی داشتی تا فهم فکری. وغرورش دربطنش مدفون بودی، خلاصه سخن اینکه هیج نوع حس از حب الوطن می الایمان درسرنداشتی… کوتاه باید گفت که، این دشمنان معارف، بالای صدسال وپیشتر از آن، تاریخ را فقط برای بقای قدرت خودیشان که مبادا در اندیشه منجمد ویخ زدهشان کدام تغییری ایحاد شود ویاهم در هراس بودند که مبادا در فضای صلح وامنیت فرزندان با شهامت این دیار به بلوغیت های فکری وسیاسی دست بیابند وعامل سقوط حکومتهای تگ رهبری شان شوند، برای رفع همین نگرانی خویش باهم جنگیدند، کشتند و ویران کردند، ازینکه زدیت با علم وپیشرفت داشتند هرگز مجال وفرصتی را برای دیگران هم باز نکردند وهمه را پشت درهای بسته منتظر نگهداشتند. در این مدت نه تنها اینکه عامل ایجاد حکومتهای سبوتاژ وانارشیزم درکشور شدند؛ بلکه در کنار آن عامل مهاجرت سیلآسای هموطنان ما به خارج نیز گردیدند؛ در کنار آن تمام عقدههای نفسانی وشیطانی که نسبت به حصول علم ومدنیت داشتند، درویرانی آن(معارف وزیربنای آن) به کار بسته و غرایز حیوانی وشوم عصیانگر خویش را به میل خودشان مشبوح ساختند، واین روال حسودانه و ویرانگر درهمینجا خاتمه نیافته؛ بلکه تا امروز وفرداهای بعداز امروز از همین سلسله یکی پی دیگری تمام زیربناهای اساسی وحیات بخش این موطن نجیب نشینان آریایی زمین را ویران کردند ومیکنند وخواهند کرد ودستگاه حاکم ما که جزی میراث گذشتهگان دیگر چیزی نیست، تاهنوز ادبیات کاربردی کاخنشینان ما در برابر دشمنان معارف وآبادی تغییر نکرده همه واژهگان وادبیات استفادهشده وبرآمده از حنجره مسوولین حکومتی داد از عاطفه ومعامله میزند و ما با این ادبیات مضحکگونه خود به جهان چنین وانمود میسازیم که ما دوست ودوشمن مشخص ودایمی نداریم همه به ما یک رنگاست؛ آنکه میکشد وزخمی میکند تا آنکه پینه میزندو غم شریکی میکند همه آنها برما "برادر" است، حتا آنانیکه لذیذترین غذا برایشان خوردن گوشت انسانهای بیگناه افغانستانیاست، بازهم برادران ما اند، مسوولین ما برچشمان ملتشان خاک زده فقط با اضافه کردن کلمات همسان"ناراضی" و"سیاسی" و"مجاهد" درپیوست به "برادر" قاموس نو می سازند….نابود باد چنین ادبیات و چنین قاموسی….
مردم افغانستان بعداز سیزده سال انتظار به امید اینکه جهان گامی به پیش میگذارد ودرنتیجه سیر زمان از طریق تمثیل پروسه دموکراتیک انتخابات بنابه اصل شایستهسالاری شاهد یک حکومت همه شمول وپاسخگوی خواهندبود ومتعاقباً چشم به راه یک معارف قابل قبول دور از هرنوع نقیصههای فکری، قومی، زبانی…برای ملت خودشان را داشتند، اما متاسفانه بنابه مدفون ساختن نظام مردم سالاری وبه بیراهه کشانیدن نظام انتخاباتی در افغانستان، تحقق همه این انتظارات خیالیاتی بیش نبوده وهم اکنون معارف افغانستان، زیر درفش حکومت وحدت ملی مثل نظام حاکم، حکایت از یک اداره لنگ میکند که بشارت دهنده ی هیج نوع دست آوردی درعرصه خودآگاهی وخود معرفتی از سوی این اداره به آنانیکه تنها نام شان انسان باقی مانده ودیگرتمام احساس وشاخصههای انسانی در وجود شان مردهاست وازعدم دسترسی به تعلیم وتحصیل وتفهیمشان به راههای درست ومنهج سرانجام خود را منفجر میسازند واقتصادی کشور را به نابودی میکشند، ندارند. وهنوز که هنوزاست همه ملت به افسردهگی و دلهرهگی تمام به معارف کشور نگاه میکنند.
نویسنده: عصمت الله راغب
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور