X

آرشیف

مـــــرا گرگ میخورد در کوهسارم

از آن روزی که دانستم به کارم
کشیدم دوست خویش بردوش چوبارم

ولی آنکه منش خواندم به خود دوست
کنون سر خورده شد رفت از کنارم

کسی رامن که گفتم ارتقاء کن
که جزء از رفعتت مقصد ندارم

بیا ای آشنا بین بی ادب را
که دارد بازی ها با روزگارم

قدم اندر وفا کی  می گذارد؟
زتزویرش تَنَد دامها به کارم

تو ای خوش کامه ی روزت نیافته!
به یاد روز دیروزت بیارم

اگر تخم نفاق پاشیدی امروز
ازین بذر بدت پروا ندارم

 تو پنداری اگر بامن نباشی
مرا گرگ میخورد در کوهسارم؟

خیال داری که بی تو من حزینم
نمیدانی که چون کوه، استوارم؟

گسستی اعتمادعهد و پیوند
برو هرجاکه خواهی از کنارم

ز ابن الوقت مکن نصرت توقع
که من این تجربه ز استاد دارم

محمد نذیر نصرت
05/03/1394
هرات باستان
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.