X

آرشیف

 

    مـــژده! مـــژده به همه غوری های رنجدیده ام؛ به همه دانایان و نادانان؛ به همه با سوادان و بی سوادان؛  به سزمین پُر از نبوغ و فرهنگ مادرم؛  به زادگاه و مکان فرهـنگ و ادیبان مـــژده!
      درین اواخر؛ نا گهان؛ درحریمِ رنجدیده ای سرزمین مادری و دوست داشتنی ام؛ در غورِ بجان برابرم و بخواست و رضای خالق یکتای ما، یک " پـشـه" ای " نا شخول" با  بال های شکسته و زخمی اش ، به پرواز درآمده و اشک ریزان از زخم های  بسیار دیرینه و همیشه تازه ای  و ازدردها و رنج های تحمیل شده ای که از طرف حاکمان خو پرستِ زمان ، به کمک و یاری اجنبیون اهریمنی ( دشمنان مکار و نهایت ظالم به دین مقدس اش و به همنوعَـش) بر خانه و کاشانۀ نیکانی اش و بر هم نوعان متدین و پاک دیانت اش، اعمال می شود، ناله سر داده و با "گیز گیز" کردن های مملو از رنج و دردَش، در فضای پاک اندیش و با فرهنگ و ادب،  واما مملو ازتنگدستی ها  و خفقان عزت ها و شرف های انسانی، در حرکت است و نمی داند  کِی را و یا کدام نبوغ و تدبیر را نیش بزند ، بیدارش کند و بگوید که: او درد  دارد ! بیدارش کند  و باعث شود تا نبوغـت ها بکار انداخته شوند و تدابیری برای علاج زخم های خونین ما ، روی دست آید.  این  "پشه" ی شوخ ( تپیدن ازضرب درد ) و تیز پرواز با قلبِ خون ریزش، حتا بخود اجازه داده، شخصیت های عزیز و دوست داشتنیِ را نیش بزند و باز هم از شدت دردهای ظالم " گیز گیز" کند و بگوید : درد ها را دارو باشید!  دیگرروح و روانم تاب و توان سازش با سوختن را  ندارد!
       با کمال خوشی و سرور عرض دارم که  خوشبختانه در نتیجۀ این "گیز گیز" کردن ها  و نیش زدن های این "پشه" ی  مظلوم و خیلی ها  درد   دیدۀ غوری ( این احساس روح و روانش را تنها خدای خالقش خوب می داند )؛ عزیزان غوری، برادران با نبوغ و با استعداد خدادادگی و همنوعان محروم اش را بیدار کرده تا  زبان کشایند و زیبا و دلپذیر کشایند.   مصداق این حقیقت، سروده های برادران  پُر افتخار ما، غوری های  عزیزما، بزرگوار مفتی صاحب بشری و مولوی محترم سعیدی غوری ، اند . از عالِم عالیقدر ما – مفتی  صاحب   خیلی ممنونم . خیلی مقبول و بسیارعاقلانه سروده اند ؛ احترام به عقل و متانت شان. همچنان برادر گرانقدر غوری ام مولوی صاحب سعیدی را تشکر.
        بزر گوارانم، غوری های عزیزم!  حالا که این "پشه" گکِ مظلوم،  رنجورو بی  نام و  نشان، مارا با یکدیگر شناسانده ( که ممنون این کارش هستم )، عذر دارم و خواهش؛ بیائیم دست بدستِ هم  دهیم ؛ از نیاکان غیورو واقعآ  مسلمانِ خود الگو بگیریم، همه امکانات علمی و جسمی و همه  نبوغ فکریی که بر ما ( باور مطلق دارم) خدا دادگی  نهفته است،  بیدار نموده و لا تمام قوت بکار اندازیم تا کاری انجام دهیم که همه نیروی انسانیِ ما در راه نجات مردم شریف و بی گناه سرزمین با وقارو تاریخیِ ما، به خدمت گذاشته شود و در نتیجه روح نیاکان مفتخر مارا خوش و راضی ساخته باشیم و در انتها، به آرزوی نهائیِ من ( زنده کردن اعتبارات تاریخ جهان شناس و با افتخار ما ) رسیده باشیم.   اگر واقعآ   به اسلام و غور صادقیم ، شعار" هر فرد مسلمان بایداست در باره و به خیرِهر دیگر مسلمان بیندیشد "  و به همین ترتیب " هرغوری باید است در باره و به خیرِهر غوریِ دیگر بیندیشد"  را باید سرمشق عمل خود قراربدهیم.  من، درد ها  دارم و علاج دردهایم را در همدستی و یکسو شدن غوری هایم می بینم !  از برادر بزرگ ما – مفتی مولوی صاحب بشری و ازهمه استادان توانای علم و عـَمـَل، معصومانه خواهش دارم ، درین راهی که برای من قد سیـت خود را دارد،  تدابیری خلاقی را بدست گیرند.  با احترامات بی ریا و پاکم خدمت همه غوری های عزیزم!           
                          

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.