2014-12-27
محمد حنیف عرفانی
وطن دارم تو چشم نیک بازکن
وحدت را راهی نجاتت نیاز کن
ببین که زنگ بی امنی صدا کرد
به حق شیر ما مت یک نوازکن
وطن دارم وطن جای من و توست
نجاتش هدیه خون من وتوست
اگر پرورده احسان ای دوست
نیازش فکر خوب پرورده توست
نگاه دارد وطن درکاری مایان
رسد نقطه ی ضعفی ما به پایان
بشرطی بگذری از هروجوهی
شوی فرمان بری احکام رحمن
بسازیم این وطن را پاک شفاف
نه از قوم، تبار، پوف از لاف
بود حق وطن باشد به یک رنگ
به نامهای گوناگون نیست انصاف
وطن درپیشگاهت عهد دارم
به استقلالیت جان را سپارم
که کرد ایثار. غرفانی جانش
به وجب وجب خاک، سرگذارم
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بــــــــــــــاز صدای زنگ نا امنی