X

آرشیف

زنــــدگــــــی

 

خواب می دیدم،
که راز زندگانی را،
خوش و خندان می جویم.
بخورشید جهان گفتم،
که راز زندگانی چیست؟
میان آتش سوزنده-
پاسخ داد،
و براین گفته ام خندید.
ز ابر تیره پرسیدم؛
به آه و ناله و افسوس،
بر طرز بیان گریید.
ز دریا،
چون:
شدم جویا؛
بخود پیچید- 
و از گرداب وحشت،
موج زن برخاست،
و بخروشید.
حباب خسته را گفتم؛
به پیش چشم من،
ترکید.
 

3/2/1361
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.