آرشیف
«بیاد آور…!»
دسامبر 25, 2014
عارف شریفی نژاد
بیاد آور شـبی که بود شبخــند
چه زیبا میزدی با غمزه لبخـند
چه خوب با دست پر مهرت تنم را
به روح زندگی میـدادی پیــوند
همان شب که نگــاهم را کشیدی
به رخسارِ چو ماهِ خویش در بند
شـبی که کفـــترِ آشفــــته ام بود
به پشت بام مهرت شاد و خرسند
شبی که حمله کرد عشقت بمن چون
ملالــی دشمنش در دشت مــیوند
شبی که گفتمت: من می پرسـتم
ترا ای جان من! بعد از خـداوند
به یاد تو و آن شب زنده هســتم
مرا در عصمت عشق تو سوگند!
ببخشی گر ز یادم رفـتی روزی
که چترِ مرگ بر من سایه افکند
عارف شریفی نژاد
جوزا 1392
غور
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور