آرشیف
روزگار
دسامبر 13, 2014
حبیب سرود
نوشتم یک پيام از بينوايي
كجايي دخترك، آخر كجايي؟
بيا تا تو نباشي در كنارم
ندارم ميل چيزي، اشتهايي؟
مريضم از غمت روي خدا را
بيا پيشم كه دردم را دوايي
نوشتي در جوابم كي بيايم؟
به زير جنگلایم گربیایی
نوشتم در جوابت عاشقانه
رفيقي، مهرباني، باوفايي!
سحر پيش از نماز از خواب خيستم
ز سوي جنگلا آمد صدايي
عجب صبحی ، عجب باد دل انگيز!
معطر از نسیم آشنايي
رسيديم باهم و لب درلبي هم
نهاديم بوسه ها كرديم كمايي
خدايا كم نگردان از لبانش
همان نرمي، همان صافي، صفايي
چه كرد اين روزگار از ما چه بد ديد؟
فراهم كرد اسباب جدايي!
1388.5.7 كابل
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
This message is only visible to admins.
Problem displaying Facebook posts.
Problem displaying Facebook posts.
Error: Error validating access token: The session has been invalidated because the user changed their password or Facebook has changed the session for security reasons.
Type: OAuthException
Subcode: 460
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور