آرشیف
برف
دسامبر 12, 2014
نظام الدین ضیایی
برف آمد وبرف آمد، عشق وصفا به سرریخت
بربام دلم حتا،یک فصل کبوتر ریخت
صحراشده مه پاره ، ازنور قدم هایش
ازشاخه ی امیدم ، تاریکی سرا سر ریخت
هنگامه ی پیک او، درکاخ وجود من
چون لولوی عمانی ، ازطارم اخضرریخت
درکوچه وپس کوچه ، اوطرح نوین انداخت
یخ بسته تمام شهر ، تا خوشه ی مرمر ریخت
پروین درخشانی ناگه به زمین افتاد
گویی که گلوبندی ، شد پاره وگوهر ریخت
اندردل دشت وکوه ، انوار نمایان شد
این خرمن خود افروز، تا شعله ی اخترریخت
تا فصل بهار آید ، ازیارخبر ناید
چون برف زمستانی ، تا زانو، تا کمر ریخت
لب خند لبش آسان، دل بُرد ضیایی را
تا قند نیستانی ، چون ذرّه ی شکرریخت
10/10/1392
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
This message is only visible to admins.
Problem displaying Facebook posts.
Problem displaying Facebook posts.
Error: Error validating access token: The session has been invalidated because the user changed their password or Facebook has changed the session for security reasons.
Type: OAuthException
Subcode: 460
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور