آرشیف
بهار درغور
نظام الدین ضیایی
غصه هارا دورکن ،برخیز وبنگر ،
که چگونه شقایق چهره بگشاد و ارغوان سرخ شد .
یزک طلایی خورشید تابید ،
قله های چهل ابدال ،باین ،سیاه کوه …
ابلق ابلق شد .
دهقان عاشق بار دیگر بیل را بردست گرفت
ومد گیر کُنده را با باش ،باش آغاز نمود .
ای عاشق طبیعت ،
دهقان وار برخیز !
چشمه ها جوشید ،سبزه ها رویید ،
یاس ها خندید …
لاله درصحرا آتش گرفت .
سار،قناری ،سلسل ،همه لانه می سازند .
برای نوش جان کردن ،
کدوگگ ، ریواس ،سماروغ ،از بطن ریگ دره ها
به استقبال بر خاسته اند .
فریاد رود ونغمه ای آبشار درگوش میرسد .
هفت شهر عشق را درشگوفه های نغز ساغر ،
کمنج ،وملمنج مشاهده کن .
هواالما سک می زند آدم ها میترسند
واقعا زییباست .
ژاله ها سخت می بارند
برخیز ! عشق ،محبت ، راز ،وصمیمیت را
درزیر باران بهار جستجو کن
قناری ها همراهی ات میکنند
برخیز !برخیز!
1388/12/15
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور