آرشیف
احساس آزادگی
Shahla Latifi
در محفل شادی دعوت بودم. محفلی که برای بانوان و کودکان خوردسال بمناسبت سالگرد تولدی یک پسربچه شش ساله برگزار شده بود. پسرک را خیلی بدخو دیدم، مثل آنکه دسپلین بویژه آن شب با حسش همآهنگی نداشت. و همه لباس ها، رنگ ها و خنده ها را نادیده میگرفت و هوش و حواسش فقط به آنسوی سالن در جمع همبازی هایش بود و آرزوی کوچک نهفته اش از برای یک جست و خیز جانانه در اطراف سالن. گاه گاه بطرفش میدیدم که آیا رنگش روشنتر خواهد شد با خوراک ها، حرکات نه چندان موزون خانم ها بروی استیج رقص و یا هم از دیدن آن کیک خوش مزه رنگین و پهن در وسط میزی آراسته ای پهلو؟ اما، نه
خوب، بعد از قطع کیک سالگره و عکسبرداری، دست با دست پدرش راهی استیج رقص شد، البته با پایکوبی بی حال و بی تمنا. چند لحظه ی نگذشت که یک همبازیش با پوقانه ی در دست به روی استیج آمد. پسرک به یکبارگی خندید، رخسارش رنگ شادی گرفت و نور قناعت از چشمانش درخشید که این است جشن تولدی من- یک پوقانه (بالن)، یک همبازی با حس آزادگی
06-10-14
شهلا لطیفی
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور