آرشیف

2014-12-21

بنیاد فرهنگی جهانداران غوری

نخستین تیر خطای دکتور سید مخدوم رهین

 

جمعی از فرهنگیان و جوانان متعهد و با احساس غور به آرزوی توجه و دلسوزی جلالتمآب وزیر اطلاعات و فرهنگ نسبت به تمدن درخشان اسلامی در امپراطوری غوری ها و توجه به آثار تاریخی و باستانی غور،  در دفتر کار ایشان  ملاقات نمودند. باید روشن گفته شودکه فرهنگیان غوری به مناسبت تقررشان در پست حساس وزارت اطلاعات و فرهنگ، برای تقدیم پیام تبریکی و هدایای فرهنگی به عنوان آغاز همکاری غوری ها و دادن انگیزه به جناب وزیر اطلاعات و فرهنگ در مورد فعالیت جامعه فرهنگی غور و غوری تبارها به نزد او رفته بودند واین هدایا نیز تقدیم ایشان گردید.
 درجریان صحبت ها درمورد شهید سلطان رضیه غوری ناگهان بحثی پیش آمد و ازجانب بنیاد فرهنگی غور، به تدویر سمینار شناخت سلطان رضیه غوری تماس گرفته شد. درهمین حال جناب دکتور رهین با یک انگیزه تعجب آمیز اظهار نمودند که، سلطان رضیه با غوری ها چه ارتباط دارد!؟
یعنی طوری وانمود ساخت که از غوری بودن رضیه منکر است و رضیه را با غوریان و سلاله ایشان در ارتباط نمی بیند. ملاقات با وعده های ایشان در مورد همکاری با فرهنگیان غوری و حمایت وزارت اطلاعات و فرهنگ از فعالیت های فرهنگی غوری ها و غوری تبارها با همین درشتگویی ناصبورانه، به پایان رسید.
باتأسف فراوان شام روز یکشنبه 11/11/1388 بار دیگر در یک برنامه شهری از طریق تلویزیون ملی جریان ملاقات دکتور مخدوم رهین با اعضای کمیسیون حفظ میراث باستانی،  تاریخی افغانستان و والی غزنی در حالی که امیر اسماعیل خان نیز حضور داشت پخش شد. آقای رهین که با کمیسیون مذکور در مورد بازسازی شهر غزنی سخن میگفت، و احساسات خویش را نسبت به احیا و بازسازی شهر قدیم غزنی ارائه می کرد ایشان متأسفانه پا در زمین غزنی نهادند، اما کشیده ای محکمی بر روی همه غوری ها ، غوری تبارها ، وابستگان و دل بستگان سلاله شاهان غور زد. این خوار نمودن مردم غور از سوی دکتور رهین قابل تصور نبود!
  
بیانات و ارشادات آقای رهین تقریباً چنین بود:
« حال که ما در مورد غزنی و تمدن عظیم غزنوی ها سخن می گوییم ، بدبختانه این شهر و کاخ های فراوان آن توسط علاوالدین جهانسوز غوری ویران و به آتش کشیده شد. این پادشاه ظلمی را که بر تاریخ روا داشت و اهانت آشکاری را که او بر غزنی و تمدن غزنوی ها انجام داد فراموش ناشدنی است » همچنان برای فرو نشاندن عطش و بد بینی و غوری ستیزی خویش ، در نکوهش اعمال سلطان علاوالدین عادل و پهلوان و آن عیار و جوانمرد، سخنان رکیک و سخیف بیان نمود. او با بی اعتنائی مطلق گفت: « این پادشاه خونریز و ویران گر ، این ظالم بدبخت جهانسوز بر سر قصرها بالا می رفت و با خوردن شراب فرمان می داد که آن قصرها را آتش بزنند، بسوزانند و ویران کنند».
 ترس ما اینست که، آقای رهین بجای آقای خرم آمده اند تا بنام یک فرد فارسی زبان در میان تبارهای فارسی گوی خراسانی در افغانستان امروز، ایجاد شبهه و اختلاف نمایند. جای بسیار افسوس است به این شخصیت آگاه فرهنگی کشور که در چند روز وزارت خویش برای همیشه آن محبوبیتی که در قلب غوریها، غوری تبارها و وابستگان غوری ها داشت از دست داد. لذا برای معرفی جناب دکتور رهین می خواهیم مطالبی را که با مراجعه به ویکی پیدیای آزاد دریافتیم بازگو نمائیم.
این شخصیت فرهنگی، سیاسی از چهره های نسبتاً مورد تائید تحصیل کرده گان افغانستان تلقی می شود نسبت خانواده گی ایشان از طریق میرواعظ کابلی به امام موسی کاظم می رسد. بنابر اظهارات خودش از مادر به قوم ازبک وابسته است، به همین دلیل او چهره ای است که هویت عربی و کمی هم نسبت ترکی دارد. ازاینکه به دو تبار محروم این کشور مربوط است، قابل قدر است.
آقای رهین زبان  مادری اش دری و به زبان انگلیسی هم دسترسی دارد. امکان یافتن چنین کسانی که هویت خاصی ندارند و به قوم خاصی تعلق نمی گیرند، درافغانستان کمتر میسر است. چون بر طبق پروگرام و پالسی های اعلام ناشده موجود، وزارتخانه ها باید وزیر پشتون داشته باشند و یا غیر پشتون اما از نوع آقای سید مخدوم رهین؛ فلهذا گماشتن افرادی از این قبیل، از خطر تاجک بودن و هزاره بودن که زبان دری را پاسداری می کنند ممانعت می شود.
گر چه ملاقات هفته قبل جمعی از غوری ها با آقای مخدوم رهین از طریق سایت ها نشر شد اما جناب رهین بصورت صریح از ترک بودن خود و نخستین شاهنشاه زن « سلطان رضیه » رضیت الدین سخن گفت و خطاب به غوری های که در دفتر کارش بودند این افاده را داد که تلاش برای تاجک شناختن غوری ها مخصوصاً سلطان رضیه غوری در هند، از نظر ایشان رد بوده و خطای تاریخی است، او اشاره نمود که وقتیکه من نبودم درین زمینه تلاشهایی صورت گرفته  است.
در این مورد آقای رهین بدون توجه به اینکه ایشان ادبیات خوانده اند نه تاریخ، و بدون تمکین به نظر مورخان و کارشناسان تاریخ خراسان، حرفهای ناسنجیده و خطا گفتند. اول این یک بحث تباری و هویتی است، بیشتر عرصه کار دانشمندان حوزه  مردم شناسی و دانش جامعه شناسی قدرت است.
دوم اینکه غوریها به حکایت تاریخ و به شهادت تمدن موجود، در میان کمتر از بیست سلسله و خانواده حکومتگر در خراسان اسلامی، جایگاه ویژه و مقام بلندی دارند. تاجک بودن آنها و سامانیان را نمیتوان کتمان نمود. اگر وزیر فرهنگ دولت افغانستان صلاح دانسته است که بر سینه دو ملیون انسان ( غوری ها و غوری تبارها و همبستگان غوری ها ) که در بخش های مهمی ازین کشور زندگی دارند، دست رد بزند، پس سنجش عواقب خطای خویش را هم نموده است.
جناب دکتور سید مخدوم رهین!
مطمین باشید که غوری ها و غوری تبارها وابستگان و همبستگان غوری ها بخاطر اعاده حیثیت امپراطوری بزرگ اسلامی سلاله خویش و اهانت بی رحمانه به یک سلطان عادل و نامدار ( سپهسالار دین سلطان علاوالدین حسین غوری) آرام نخواهند نشست و تا سرحد شکایت های حقوقی بمراجع عدلی و قضائی و پیشنهاد تمام غوری ها و غوری تبارها جهت استیضاح و گزارش خواهی شما به پارلمان کشور و مراجعه به مورخان، دانشمندان، پژوهشگران و همبستگان غوریها بمنظور رد ادعاهای ظالمانه تان پیش خواهندرفت.
اگر از فرزندان امام علی امیر المومنین باشید، باید اینقدر دادگری و تشخیص را داشته باشید که جمعیت بزرگی بنام غوریها در چند سده اخیر دارای حقوق برابر با دیگران نبودند. این محروم ساختن کافی نبود و نیست که شما نیز با کج خلقی خود که سید بودن شمارا هم بی مزه میسازد؛ آنها را تحقیر و توهین میکنید؟ نشستن در خوان استبداد و حمایت از بیداد روان آدم عدالت ناپسند را به تازندگی و بد رفتاری زبانی و زمانی می پروراند.
شما نشانه های خویش را در هدفی برابر نموده اید، که پس منظر آن وحشتناک و پیامد آن خوار شدن و بزیر آمدن شماست.  همین اکنون با گفتن این سخنان سبک و اهانت آمیز نسبت به مردم صبور و دلاور غور، کندز، بغلان، کابل ، ننگرهار، پکتیا، لغمان، بلخ، فاریاب، بادغیس، هرات ، بامیان و ده ها منطقه دیگر که غوریها و غوری تباران در آنجا زنده گی داشته ودارند، آتش سوزنده یی را مشتعل نموده اید.
 غوریها و مردم فیروزکوهی، ایماقیه، تایمنی ها و …  همه مردم فارسی زبان، سخنان وزیر فرهنگ افغانستان را انگیزه تعمیق اختلاف، تحریک دشمنی، تعبیر برهم زنی وحدت ملی و جسارت نایاب نسبت به هویت و حیثیت سلاطین و شاهان غور و غوریها می پندارند.
 اینکه نه تنها دولت جلالتماب حامد کرزی دو ملیون انسان را درحاشیه قرار داده است و یکنفر هم از توابع غور و ملت غیور غوری تباررا در ساختار نظام خویش نیاورده است، بجای خود باقیست، بلکه وزیر فرهنگ کشور برای عصبی نمودن مردم از سخنانی استفاده می برد که توهین آشکار به افتخارات و اعتبارات مردم غور و غوری تباران است. مسلم است که در تاریخ میتواند مسایلی پیش آمده باشد که برای یکی عدل و برای دیگری بیداد تلقی شود، اما برخورد یک دانشمند و آنهم وزیر فرهنگ یک کشور در برابر دوملیون جمعیت محروم و شهر وند درجه دوم این کشور، نباید چنین میبود!
با این وجود امیدوار هستیم آقای رهین تا پیش از آغاز یک رنجش مهم مردمی، راه سهل تر و عاقلانه یی را در پیش بگیرند و با همان دلاوری ایکه مرتکب اشتباه و خطا شده اند، عذر و پوزش آنانی بیاورند که احساس می کنند بیرحمانه و بی مورد توهین شده اند.
غوریها بزمرگی زیاد دیده اند و همیشه درپشت دروازه های حاکمیت جور بیداد و ناروایی حکومتگران را کشیده اند. بنابرین از تمام جوانان، محصلان و متعلمان غوری و غوری تبار و سپس فارسی زبان در همه نقاط کشور، تمنا می شود که درین زمینه شتاب ننموده، برای دکتور رهین وزیر فرهنگ افغانستان امکان بازگشت و اصلاح اشتباه را بدهند.
یقین داریم که با شمشیر قلم و حقیقت تاریخ درخشان امپراطوری غوری ها، کمر اهانت کننده گان سلطان عادل علاوالدین حسین غوری خواهد شکست و این نیز بیادمان باشدکه "زمستان می گذرد اما …… ! "

 
بااحترام
 
بنیاد فرهنگی امپراطوری غوری ها