آرشیف

2024-4-13

غلام رسول مبین

فرهنگ عیدی یا عیدی گشتن در غور (ویژه ی عید رمضان) !

 

عید را به معنی جشن، موعود، عودت و روزِ جشن تعبیر کرده اند و در اصطلاع عودت یا برگشتنِ انسان از یک حالت به حالتِ دیگر. یعنی از حالت خستگی به شادی، از حالت قید به سوی عید. بنا، وقتیکه مساله “عید” به میان میآید، به این معناست که انسان برای شادبودن، شادشدن، شادی کردن و احساس شادی به همدیگر و همنوعانش آماده باشد و این حسِ خوشی و سرور را همگانی سازد. در جهانِ اسلام دو جشن ویژه است که در آن مسلمان ها به جشن و شادمانی برای سه روزِ متواتر دستور داده شده اند؛ یکی از آنها “عید سعیدالفطر” و دودیگر “عید سعید الاضحی” میباشد.

آنچه درین مقالتِ کوتاه مورد بررسی و واکاوی قرار میگیرد، نگاه گذرا به ابعاد اجتماعی و فرهنگی “عید سعیدالفطر” است، که به نام های عید سعید الفطر یا عید رمضان یاد میشود و به گویش های محلی مردم غور آن را “عید خُرد” نیز میگویند.

عید سعیدالفطر یکی از جمله جشن های پذیرفته شده ی اسلامی است که در همه کشورهای اسلامی با سپری نمودن ماه مبارک رمضان، جشن گرفته میشود. آنچه که مرا واداشت تا چند سطرِ درمورد فرهنگِ عیدی/عیدانه یا عیدی گشتن در غور بنویسم؛ جنبه اجتماعی و فرهنگی آن میباشد و بحثِ اعتقادی آن موضوع جداست.

هنگامی که شبِ عید فرا میرسد، این فرهنگ است که اطفال گروه گروه جمع میشوند و به خانه های محل و قشلاق خویش جهت جمع آوری “عیدی” میروند و این گروه ها گهی مختلط (شامل بچه ها و دخترها) و گاهی بچه ها جدا و دخترها جدا میروند. فرهنگ عیدی گشتن در سه شب و روزِ عید جریان دارد. اطفال و کودکان تقاضادارند تا خانواده ها بخاطر صحتمندی خویش، خوش گذشتنِ شب ها و روزهای عید و توفیقات آینده؛ برایشان “عیدی یا عیدانه” بدهند و عیدی شامل پول نقد، اشیا ویا شیرینی میباشد. آنچه که مربوط به گروه های طفلانه میشود اینست:

آنچه که مربوط به اطفال و کودکان میشود:

  1. هر گروهی از اطفال که میتواند تعداد شان از 2 نفر الی 10 نفر ویا بیشتر باشد، یک عضو تیم خود را “آدمک” میسازند یعنی که به سر و رویش چیزی میمالند، ریش و بروتِ مصنوعی/ساختگی میسازند و به سرش نیز یک وسیله یی میگذارند که گویا متفاوت تر از دیگران معلوم شود و لباس های کهنه و فرسوده به تنش میکنند و این شخص یک شی را منحیث دف یا دیره دارد که هنگام خواندن و رقصیدن صدای آهنگ تولید نماید.
  2. شخصی که به گونه “آدمک” شکلک در میآورد، باید که چیزی بخواند. مثلا، شعری، بیتی ویا گهگاهی میشود که کدام داستانِ کوتاه ویا فکاهی به خانه ی که میروند عرضه دارد تا جلب توجه اعضای خانواده را به دست آورد و آنها را بخنداند و شادشان نگهدارد.
  3. در بعضی ازین گروه ها، همه دستجمعی چیزی میخوانند ویا هم میرقصند تا خوشی های خود را هم بخاطر شب ها و روزهای عید خُرد به همه نمایان سازند و مژدگانی دهند.
  4. اطفال و کودکان نیز به بهانه ی عیدی گشتن به خانه های همسایگان و نزدیکان و هم سن-سال های خویش میروند و گاهی اتفاق میافتد که اطفال دیک و پایه میگیرند و به گوشه ی از روستا میروند به یک فضای صمیمی چیزی میپزند و باهم میخورند.
  5. در جریان شب ها و روزهای عید خُرد یا عید رمضان، اطفال به انجام بازی ها و ساعت تیری های محلی و مروج محیط خویش مصروف میشوند.

آنچه مربوط به مردم محل و اهالی روستاها میشود:

  1. بعد از ادای نماز بامداد، قبل ازینکه به عیدگاه جهت ادای نماز عید بروند؛ هر خانواده به قدرِ توان و سلیقه خویش چیزی میپزند و به مسجد میآورند و همه باهم نوش جان میکنند و این طوری وانمود میسازد که بعد از یک ماه، این نخستین “صبحانه” است که باهم مَیل مینمایند. بهترین غذاهای که از سابق ها یادم میاید و آنرا صبحگاهی به مساجد میآوردند “مالیده، شوله، آش پلو و حلوا” بود. مالیده را از نان و روغن میسازند و به آن شکر/بوره نیز علاوه مینمایند و این غذای محلی خدا را شُکر که تا حال مروج است. شوله را نیز از برنج، روغن و شیر میپزند و “آش پلو” را از آش خشک شده و روغن میسازند و درصورت امکان به آن گوشت و کچالو نیز علاوه مینمایند.
  2. سپس، در وقت معینه همه به نزدیکترین “مسجد جامع” یا “عیدگاه” محل خویش میروند و نماز عید را ادا مینمایند.
  3. بعد از ادای نماز عید، همه باهم “بغل کشی” مینمایند و عید را به یکدیگر و خانواده های خویش تبریک و تهنیت میگویند. ناگفته نماند که در روزهای عید هرکس سعی میکند که لباس های جدید بپوشند و هیچگونه کار رسمی نیست، یعنی امورات رسمی در سطح دولت و نهادهای خصوصی، تعطیل است؛ منهای نهادهای امنیتی جهت تامین امنیت برای شهروندان و متولیان امور.
  4. موضوع خیلی مهم اینست که، خانواده ها به قدر توانایی خویش دسترخوان به خانه های خویش پهن مینمایند و بامیوه های خُشک و تر و تازه از مهمانان، دوستان، خویشاوندان و وابستگان خویش پذیرایی مینمایند. یک ضرب المثل عامیانه است: “هر روز عید نیست که کلوچه بخورید“. از همین روزهای عید باقیمانده است.
  5. در جریان سه شب و روز عید مردم به خانه های خویشاوندان، دوستان، وابستگان و همسایگان شان جهت تبریکی عید، صرف چای، غذا و احوالگیری میروند.
  6. واگر اعیانا، کسی از دوستان و خویشاوندانش را نتواند که بنابر مصروفیت ها ویا معاذیر در جریان روزهای عید ببیند، یک رسم خوب است به نام “عید گذشته مبارک” و این باعث میشود که طرف طوری فکر کند که به یاد همدیگر هستند.
  7. درمورد خانم ها به خدمت عرض گردد اینکه، بعد از سپری شدن سه شب و روزِ عید، برای خانم ها یک ماه ویا بیشتر از آن عید گذشته است و خانم ها دسته دسته و گروه گروه به سراغ خویشاوندان و خواهرخوانده های خویش میروند و به بهانه ی “عید گذشته” چای، شیرینی و غذا صرف مینمایند.
  8. در سال های سابق تر، رسم براین بود که “نوعروسان” به خانه های پدران خویش میرفتند و کمتر به خانه ی شوهر و خسر خویش میبودند ولی این فرهنگ فعلا کمرنگ شده و هرکس در جریان روزهای عید مسوولیت تدبیر منازل و پذیرایی از مهمانداری های خویش را دارد.

در گذشته ها، جوانان و نوجوانانِ بزرگسال نیز بازی های تفریحی را در جریان شب های عید هم مانندِ شب های چهارده و بیست و هفتم ماه مبارک رمضان انجام میدادند که فعلا متاسفانه کمرنگ تر شده است. این بازی ها و ساعت تیری ها از چهاردهم ماه مبارک رمضان شروع تا بیست و هفتم ماه مبارک رمضان و الی ختم روزهای عید ادامه داشت. این بازی ها و ساعت تیری ها به نام های ذیل یاد میشدند: دره ی ته جیل، قَر قُوَک، پیچه کُنَک، سنگ آتشک، شَلوَ کورک (شل و کورک)، گال بازی، سنگچه بازی، تیرِ قرض، تاق و جُفت، تُخم مرغ جنگی (به گویش های محلی آنرا “قاله جنگی”) میگویند، جوزبازی، کشتی گیری (عامیانه آن را “گوشتی گیری”) میگویند و ….

درین نوشته تلاش صورت گرفته است که به “عید رمضان”، “عیدی/عیدانه” و “عیدِ گشتن یا خانه گشتک” از دید اجتماعی و فرهنگی آن بحث صورت گیرد و اگر حیات باقی بود، درمورد عید سعیدالاضحی به موقع اش چیز خواهم نوشت.

از قلم بدستان و کسانیکه ذوقِ معرفیِ داشته های محلی، محیطی و وطنی دارند و این مقاله را میخوانند، مخلصانه میطلبم که درمورد رسوم و عنعنه های محیطی خویش مرا همکاری نموده و از سرِ کمبودی های این مقاله با بزرگواری خویش بگذرند.

 

 

جشنِ عیدِ خُرد به همه ی شما نیک و مبارک باشد

غلام رسول مبین

چغچران، غور

22 حمل 1403 هـ.ش.

نخستین روزی عید سعیدالفطر/شوال 1445 هـ.ق.